من از وقتی تو نوشته هایم را می خوانی می نویسم
از وقتی نامه را نوشتم ، نامه ای بود که نمی دانستم مفهومش چیست نامه ای که معنایش را در جشمان تو یافتم
من هیچگاه بیش از سه جمله اول این نامه چیزی ننوشته ام
هیچ باوری نداشتن ، منتظر چیزی نبودن ، امید داشتن ب روزی که اتفاقی بیفتد
کلمه ها از زندگی ما عقب ترند
تو همیشه از انچه من انتظار داشتم جلوتر بودی
تو همیشه جلوتری تو همیشه عشقی ،شوری ،شوقی
در بن گیر کرده گلویم ...