من از تو هيچ به جز
بودنت نمیخواهم
تمام عمر در آغوشم
استراحت کن 🌱✨
عادت دوست داشتنت
دست خودم نیست
میدانی ممنوعه ی من
دوست داشتنت
عادت شده در وجودم
حسی شبیه تشنگیست
که نمیشود از یادش برد
نمیشود انکارش کرد
باید آب نوشید ؛ و تو همان آب گوارایی
بر عطش دلتنگی
صبحت نیکو مخاطب خاصم
و
دست هایش...
هوای صاف سخاوت را ورق زد...
و مهربانی را به سمت ما کوچاند...
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟
که جاودانه ترین لحظه ی تماشایی ...
نترس!
با من دوباره تکرار کن
داشتنت را
قدمهایت را
آغوشت را
اصلاً تمام رویاهایت را..
مثل گناهی شیرین با من
تا مرزِ جنون دوباره
عاشقانه تکرار کن...
دو چشم مست تو
شهری به غمزهای ببرند
کرشمه تو جهانی به یک نظر گیرد...
جان دلم !
امروز بیا...
بنشین لحظه ای رو در روی من
چای عطردار میخواهم!
چای از من، عطرش با تو ...
همیشه تمام گلوله ها برای دشمن نیست
گاه باید آخرین گلوله را
برای خودت نگه داری؛
دوستت دارم
آن گونه که سربازی در محاصره دشمن
آخرین گلوله اش را..!
چه گناهی کردهام
که در خوابم هستی
در بیداریام نه
در قلبم هستی
در چشمم نه
در سرم هستی و
در آغوشم نه....
سید علی صالحی
همیشه دوستت خواهم داشت:
گفته بودم؛
فراموشی زمان میخواهد . . .
اشتباه بود
فراموشی زمان نمیخواهد
فراموشی
دل میخواست
که آن هم پیش تو ماند...
ولی تو بودنت خیلی قشنگه
هرچقدرم که دور نشسته باشی
هرچقدرم که فک کنی هیشکی حواسش بهت نیست
هرچقدم که نخوای پیشت باشم
من حتی دور بودنتُ با نزدیک بودن هزار تا آدم دیگه عوض نمیکنم!
به بهای جان از آن لب
شکری فرست ما را...
خاقانی
یک ریز به خودم میگویم،
تو را خواب دیدهام
و تو هنگام خواب، هی دور من میچرخی
دلتنگ نگاهت میکنم
نگاه بر لبهايم میگذاری و میگویی:
دوست داشتنی من!
صدای تو میپرد توی چشمهام
و حلقه حلقه اشک درونش میگردد ...
مخاطب دارد
No one else matters when I look into your eyes.
وقتی به چشمای تو نگاه می کنم، دیگه هیچ کس تو دنیا واسم مهم نیست.