Reza
۱۲۷ پست
۱۴۹ دنبال‌کننده
۶۴,۷۱۲ امتیاز
مرد، متاهل
۱۳۶۶/۰۱/۱۸
ليسانس
حسابدار
ايران، مازندران، ساری
سربازی رفته ام

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
یادش بخیر روز اولی ک اومده بودم اینجا..
۴ سال پیش..
تازه از نایسفان اومده بودم اینجا...
چه روزهایی ک باهم میخندیدیم و شاد بودیم و چه روزایی ک تو غمها و حتی آسمونی شدن عزیزانمون، شریک غم‌های هم بودیم ...
خیلی از این عزیزانی ک گفتم دیگه نیستن.. 😔
ولی بدونید همتون برام خیلی قابل احترامین... الهی همیشه و هرکجا ک هستین همیشه دلتون شاد باشه و تنتون سلامت، بهترین رفیقام 🙏🙏💙
ᴰᵃʳʸᵃ
❤ سکوت تنهایی ❤
پريچهر
@bagban553
@yalda-25
@malakehana
@Keeeee
@Mani135
@N-N
@sweetlife
@amir_mohammadd
دیدگاه غیرفعال شده است.

مسافر خسته من، بار سفر رو بسته بود

 تو خلوت آيينه‌ها به انتظار نشسته بود ...

می‌خواست كه از اينجا بره اما نمی‌دونست كجا

دلش پر از گلايه بود ولی نمی‌دونست چرا ...

دفتر خاطراتشو رو طاقچه جا گذاشت و رفت ...

عکس های يادگاری‌شو برای ما گذاشت و رفت ...

دل كه به جاده می‌سپرد کسی اونو صدا نكرد

نگاه عاشقونه‌ یی برای اون دعا نكرد ...

حالا ديگه تو غربتش ستاره سر نمی‌زنه ...

تو لحظه‌های بی‌كسيش پرنده پر نمی‌زنه ...

با كوله بار خستگی تو جاده ‌های خاطره

مسافر خسته من يه عمره كه مسافره ... یه عمره که مسافره


چه رنجی از محبت ها کشیدیم...
برهنه پا به تیغستان دویدیم



نگاهی آشنا در این همه چشم،
ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم ...



سبک باران ساحل ها ندیدند،
به دوش خستگان باریست دنیا...



مرا در موج حسرت ها رها کرد...
عجب یار وفاداریست دنیا



عجب خواب پریشانی ست دنیا...
عجب آشفته بازاریست دنیا



عجب بیهوده تکراریست دنیا
...



میان آنچه باید باشد و نیست...
عجب فرسوده دیواریست دنیا


دلم گرفته پدر، برایم بهار بفرستید ...
ز شهر کودکیم یادگار بفرستید. ...
دلم گرفته پدر! روزگار با من نیست......
دعای خیر و صدای دوتار بفرستید...
اگر چه زحمتتان می‌شود ولی این بار
برای کودک خود «قرار» بفرستید ....
غم از ستاره تهی کرد آسمانم را
کمی ستاره‌ی دنباله دار بفرستید....
به اعتبار گذشته دو خوشه‌ی لبخند
در این زمانه‌ی بی‌اعتبار بفرستید...
تمام روز و شب من پُر از زمستان است
دلم گرفته برایم بهار بفرستید ....
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • Reza

    مرررسی ابجی سپیده گلم. مرسی از محبتت. خوشحالم کردی با حضورت آبجیم

  • Reza

    مرررسی از حضورت لنا مهربون. ببخشید پستم غمگین بود. الهی دل تو هم همیشه شاد باشه عزیز


یادمه بچه بودیم ... تو گذشته های دور …
اون زمون كه قلب ما پر بود از شادی و شور ...
روزی که تورو دیدم موهاتو بافته بودی …
با گل سپید ای یار گلوبند ساخته بودی ...
بعد از اون روز قشنگ از خدا راضی شدم …
از دم صبح تا غروب با تو هم بازی شدم …
چه روزای خوبی بود ولی افسوس زود گذشت …
تا یه چشم به هم زدیم روز و هفته ها گذشت ...
یادمه روی درخت دو تا دل کنده بودیم...
سال بعد از اون کوچه ، ما دیگه رفته بودیم...
شاید اون دلها دیگه خشکیده رو شاخه ها
شایدم بزرگ شده زیر بار ساقه ها ...
شاید اون دلها دیگه خشکیده رو شاخه ها
شایدم بزرگ شده زیر بار ساقه ها ...
چه روزای خوبی بود ولی افسوس زود گذشت …
تا یه چشم به ھم زدیم روز و هفته ها گذشت ...
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.

همین امشب فقط،امشب فقط هم بغض من باش..
همین امشب فقط مثل خود عاشق شدن باش ...
در آوار همه آینه ها تکرار من باش،
همین امشب کلید قفل این زندون تن باش ...
رو گلدون رفاقت بریز عطر سخاوت بپاش رنگ طراوت
ای جان جانان، ای درد و درمان ... ای سخت و اسان آغاز و پایان
ببار ای ابرکم برمن ببار و تازه تر شو ...
ببارو قطره قطره نم نمک آزاده تر شو ...
تو این باغ پر از برگ و پر از خواب ستاره 
اگه پرمیوه ای پرسایه ای افتاده تر شو ...
رو گلدون رفاقت بریز عطر سخاوت، بپاش رنگ طراوت ...
مشاهده ۹ دیدگاه ارسالی ...

گاهی دستت را بگذار در دست کودک درونت
بگذار ببرد تو را هر جا که دلش خواست
که یادت باشد زندگی شوخیه به اشتباه جدی گرفته شده ماست 
به خاطر خودت میگویم
خودت را ببخش
که حق لذت بردن از زندگی را بگیری.....
حق دوباره شروع کردن را...
پس دست در دست کودک درونمان دهیم
برای لحظه ای هرچند کوتاه....
بگذاریم این من مان هم کمی دوباره
کودکی کند....
تا طعم خوش کودکی را برای لحظه ای کوتاه
بچشیم و از زندگی لذت ببریم هرچند کوتاه......

روزهای رفته زندگی را ورق میزنم
چه خاطراتی که زنده نمیشوند
چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشود
چه روزها که هر ثانیه اش یک سال گذشت
چه فکرها که ارامم کرد
چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود
چه لبخندهایی که بی اختیار برلبانم نقش بست
چه اشکهایی که بی اراده از چشانم سرازیر شد
چه آدمها که دلم را گرم کردند وچه آدمها که دلم را شکستند
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم وشد
چه آدمها که شناختم و چه آدمها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان
وسهم من از این همه , یادش بخیر میشود
کاش ارمغان روزهایی که گذشت 
آرامشی باشد از جنس خدا
آرامشی که هیچگاه تمام نشود.....
بازنشر کرده است.

مادرم سینی چایی در دست ،
گل لبخندی چید ، هدیه اش داد به من
خواهرم ، تکه نانی آورد ،
آمد آنجا ، لب پاشویه نشست ،
به هوای خبر از ماهی ها
دست ها کاسه نمود ، چهره ای گرم در آن کاسه بریخت
و به لبخندی تزئینش کرد
هدیه اش داد ، به چشمان پذیرای دلم
پدرم دفتر شعری آورد ،
تکیه بر پشتی داد ، شعر زیبایی خواند ،
و مرا برد ، به آرامش زیبای یقین 
با خودم می گفتم :
زندگی ، راز بزرگی ست که در ما جاری ست
زندگی ، فاصله ی آمدن و رفتن ماست
رود دنیا ، جاری ست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن ، به همان عریانی ، که به هنگام ورود آمده ایم
قصه آمدن و رفتن ما تکراری است
بازنشر کرده است.

از یک جایی به بعد آدم دلتنگی اش را داد نمیزند...
دلتنگی اش را با خود به هرجا نمیبرد... 
دلتنگی اش را به غریبه ها نه، به دوستانش هم نشان نمیدهد...
جایی دور از چشم پنهانش میکند...
وگاهی فقط وقتی تنهاست به سراغش می رود...
دستی به سر و روی دلتنگی اش میکشد... بغلش میکند...
شاید با بغض شعری برایش بخواند...
و دوباره آرام پنهانش می کند... همان گوشه دنج دور از دیگران...
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...

ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻣﻴﺸد ﺗﻮ زﻧﺪﮔﻲ، ﻣﺎ ﺧﻮدﻣﻮن ﺑﺎﺷﻴﻢ و ﺑﺲ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 
ﺗـﻨـﻬﺎ ﺑـﺮاي ﻳـﻚ ﻧـﮕـﺎه، ﺣـﺘﻲ ﺑـﺮاي ﻳـﻚ ﻧﻔﺲ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫ﺗﺎﻛﻲ ﺑﻪ ﺟﺎي ﺧﻮدِ ﻣﺎ، ﻧﻘﺎبِ ﻣﺎ ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻪ؟‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫ﺗﺎﻛﻲ ﺳﻜـﻮﺗـﻮ ر‪ج زدن ﻧﻘﺶﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻨﻪ؟‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
ﻛﻬﻨﻪ ﻧﻘﺎب زﻧﺪﮔﻲ ﺗﺎ ﺷﺐ رو ﺻﻮرﺗﻬﺎي ﻣﺎﺳﺖ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫گریه ﻫﺎي ﭘـﺸﺖ ﻧﻘﺎب ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻲ ﺻﺪاﺳﺖ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
‫ﻫﺮﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻲ ﻳﻪ دﻓﻌﻪ ﻗـﺪ ﺑـﻜﺶ از ﭘﺸﺖ ﻧﻘﺎب‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 
‫از رو ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺣﺮف ﻧـﺰن، رﻫﺎ ﺷﻮ از ﺣﻴﻠﻪي ﺧﻮاب‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
نقش یک دریچه رو، رو میله قفس بکش 
برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش

  • Reza

    شبت بخیر. امیدوارم بتونی شبا زودتر بخوابی 🙏🌹
    خدا حفظت کنه همیشه.. هر کاری داشتی خوشحال میشم بهم بگی. شما هم مثل ابجی خودمی. شبت بخیر. با اجازت 🌹🙋

  • Reza

    سلام دوست خوبم. خیلی ممنونم 🙏🌹😊 خوبم شکر خدا. خانواده هم خوبن. خیلی ممنونم. امیدوارم ک شما هم خوب باشی 🌹🙏
    به روی چشم. الان پیام میدم

بازنشر کرده است.

هوای گریه دارم تو این شب بی پناه
دنبال تو میگردم دنبال یه تکیه گاه
دنبال اون دلی که تنهایی رو میشناسه
دستای عاشق من لبریز التماسه
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
سکوت شیشه ایم رو صدای تو میشکنه
تو آسمون عشقم شعر تو پر میزنه
با تو دل سیاهم به رنگ آسمونه
تو بغض من میشکنن شعرای عاشقونه
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود


مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...

چرا پستام اینجوری میشه؟ 

مشاهده ۹ دیدگاه ارسالی ...

توی تنهایی یک دشت بزرگ  … که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سر بلندآخرین درخت سبز سرپاست
رو تنش زخمه ولی زخم یه تبرنه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاستکندوی پاک دخیله و طلسم
چه پرنده ها که توی جاده ی کوچمهمون سفره ی سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اونبه تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگیبا یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آئینه بود نه آبیه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سربلند پر غرور  … که سرش داره به خورشید میرسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبرکه واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صدای سبز خاک سربیمصدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهت شب دشت  ... نعره ای نیست ولی اوج یک صداست
نبض دستت ای تبر به دستبا هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنهتوی ذهن سبز آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه هاکوبه های بی امون تبرت
تبری که دشمن همیشه ی ...  این درخت محکم و تناوره
من به فکر خستگیهای پرنده هام  … تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرامآخرین ضربه رو محکمتر بزن


hite;direction:ltr;unicode-bidi: embed">

hite;direction:ltr;unicode-bidi: embed">آدم از یک جایی به بعد دیگر خودش را به در و دیوار نمی کوبد ، 
از هر چه هست و نیست شاکی نمی شود ،  
دیگر گریه نمی کند، غصه نمی خورد ... 
دیگر شعر نمی خواند ...
موسیقی گوش نمی دهد ...
دیگر صدایی، بوی عطری ،

hite;direction:ltr;unicode-bidi: embed">خاطره ای، حرفی و ... دلش را نمی لرزاند
آدم از یک جایی به بعد دیگر منتظر نمی ماند ...  
دیگر عجله نمی کند ،
دیگر برای ماندن کسی دست و پا نمیزد ...
آدم از یک جایی به بعد فقط تماشا می کند ..




در
این سرای بی کسی کسی به در نمی زند ...

به دشت پر
ملال ما پرنده پر نمی زند ...

یکی زشب
گرفتگان چراغ بر نمی کند ...

کسی به کوچه
سار شب در سحر نمی زند ...

نشسته ام در
انتظار این غبار بی سوار

دریغ کز شبی
چنین سپیده سر نمی زند ...

دل خراب من
دگر خراب تر نمی شود ...

که خنجر غمت
از این خراب تر نمی زند ...

گذر گهی است
پر ستم که اندرو به غیر غم

یکی صلای
آشنا به رهگذر نمی زند ...

چه چشم پاسخ
است از این دریچه های بسته ات ...

برو که هیچ
کس ندا به گوش کر نمی زند ...

نه سایه دارم
و نه بر بیفکنندم و سزاست ...

اگر نه بر
درخت تر کسی تبر نمی زند ...

مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
  • Reza

    مرسی از متن قشنگت خاطره خانم عزیز
    الهی همیشه برقرار و سلامت باشی دوست خوب و قابل احترام
    درسته. ولی بیشتر تو دنیای واقعی و بیرون از اینجا صدق میکنه. متاسفانه تو مجازی ادما راحت فراموش میشن.. فهمیدم که تو مجازی هرچی لوس تر و پرروتر باشی عزیزتری.. دیگه چیزی از مرام و معرفت نمونده.. آدما دوستای واقعیشونو به راحتی زیر پا میذارن.. ک باعث میشه آدم از بهترین دوستانش دلگیر بشه.. شاید به همین زودی برم.. اما من مرامم مجازی نیست و اگه رفتم بازم بیاد شما دوستان خوبم هستم
    بازم ازت ممنونم دوست خوبم

  • خاطره♡m

    خواهش میکنم اقا رضا دوستای خوب خیلی با ارزش هستن قابلت نداشت ممنون شما همچنین زنده باشید ...اره درسته حرفاتون قبول دارم .. کجا برید شما تازه امدین اینجااا بمونید اقا رضا به دل نگیرید مجازی همینه ... مرسی شما لطف داری بزرگواری ماهم بیاد دوستان خوب هستیم