آدما تا کَسے رو دارن ، قدرشو نمیدونن !
بعضے وقتا اصلاً نمیفهمن که هست ...
گاهے تا طرف میره ، میگن : "آخے ... راحت شدیم "
اما بعد از یه مدت ... وقتے میبینن هیشکے مثه اون نمیشه ؛
اول یادش میفتن ، بعد دلشون تنگ میشه و بعد دنبالش میگردن ...
ولے دیگه پیداش نمیکنن !
حتے اگه پیداش کنن ، دیگه اون همون آدم ِسابق نیست !...
کاش قدرِ آدمارو همون جور که هستن ، همون جا که هستن بدونیم ، تا تبدیل به حسرت نَشن
بنظرم طیف وسیع اجتماع کنونی دچار افسردگیو اضطراب شدیدن؛ ولی در هر کسی متفاوت جلوهگر شده؛
_یکی منزوی شده
_یکی همش ناسزا میگه و عصبیه
_یکی همش کار میکنه
_یکی پرخاشگر شده
_یکی بی حوصله ست
_عدهای به شدت واپس گرا شدن
_عدهای نظاره رنج دیگرانن
_عدهای خستهاند
_و عدهای عاجزند
زندگی اونقد کوتاه نیست که هر گندی دلت میخواد بزنی
دل همه رو بشکنی و آدمهارو اذیت کنی
تهشم بگی بابا دنیا دو روزه؛ کی یادش میمونه کارِ منو؟
عزیزم زندگی اونقدی طولانیه که
کارما و دست ابوالفضل با هم همکاری میکنن
نهتنها میزنن تو کمرت٬ بلکه دهنتم سرویس میکنن
نزار قبانی میگه هم میترسم دوستت داشته باشم، اونوقت بری و درد بکشم. هم میترسم دوستت نداشته باشم، که فرصت «عاشق تو بودن» از دستم میره و پشیمون میشم. حالا تو بگو! «کیف احبک بلا الم، و کیف لااحبک بلا ندم». چطور عاشقت باشم و درد نکشم، و چطور عاشقت نباشم و پشیمون نشم..
با اون قسمت از خودت که اشتباه میکنه مهربون تر باش
اون درحال یاد گرفتنه..
گاهی وقتا خیلی ها رو میبخشی جز خودت
یادت باشه اشتباه کردن جزئی از زندگیه؛ اگه اشتباه کردن نبود ما هیچ وقت
از کودکی تا الان بزرگ نمیشدیم و رشد نمیکردیم.
چون با تجربه کردنِ خیلی چیزها جهان اطرافمون رو شناختیم🌱
ولی خیلی تلخهها آدمایی که یه زمانی
شب و روزت باهاشون میگذشت
و کلی خاطره باهاشون ساختی
الان به بدترین شکل ازت فاصله گرفتن و شما
الان دو تا آدم غریبهاید با خاطرات مشترک🙂
#پ_ن
اونجایی که حس کردی کسی نیست اونجایی که تو اشکات غرق شدی اونجایی که لبخند از یادت رفت اونجایی که خسته شدی دقیقا همون موقع ها به من فکر کن من اینجا منتظرم تو بیای بغلم و غماتو بذاری رو دوش من🤍
هر کسي را تاب ديدار سر زلف تو نيست🤍
اينکه در آيينه گيسو مي گشايي بهتر است ❤️
کاش دست دوستي هرگز نمي دادي به من❤️
« آرزوي وصل » از « بيم جدايي » بهتر است🤍
اگه وقتتو صرف دنبال کردن پروانه ها کنی
اونا فرار میکنن
اما اگه وقتتو صرف ساختن یه باغ زیبا کنی
پروانه خودشون به سمتت میان و اگه نیومدن تو حداقل یه باغ قشنگ داری😉
خیلی قشنگه اونجا که احمد شاملو میگه:
«کیستی که من اینگونه به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم
نان شادی ام را با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
بر زانوی تو اینچنین به خواب می روم
کیستی که من این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش با تو
درنگ می کنم🙂»