نخستین درس عشق، این است
که درخواست عشق نکنی
بلکه فقط عشق بدهی
یک نشردهنده عشق شو
اما مردم درست عکس این عمل میکنند
حتی وقتی عشق میدهند فقط به این فکر میکنند
که عشق باید به آنان بازگردد
عشق ، مالکیت نیست
که تو برای من باشی
و من ، برای تو ...
عشق یک همراهی زیباست،
در مقطعی از عمر بی تکرار
نترسید ،
از زندگی کردن برخلاف عادتهای دیرین جامعه نترسید ،
این ترس لعنتی تنها چیزی است که آخر سر می تواند پشیمانتان کند ،
که چرا به حد کافی نفس نکشیدید ،
به حد کافی عشق نورزیدید ،
چیزهایی را که دوست داشتید تجربه نکردید ،
راههایی را که می خواستید نرفتید ،
کتابهایی را که می خواستید نخواندید ،
لذتهایی را که میخواستید نبردید.
ترس واقعی آنجاست که روزی ـ و متاسفانه خیلی دیر ـ متوجه خواهید شد که چقدر بیهوده بوده است ،
ترس از قضاوت آدمها،
و چه پشیمانی عمیقی است،
مرور فرصت هایی که به سادگی از دست می دهیم امروز ،
آن روز.
بچشید لذت زیستن را ،
پیش از آن که توان لذت بردن را از دست بدهید
دوست بدارید دوست داشتنی ها را،
پیش از آن که در گذر زمان جذابیتشان را برایتان از دست داده باشند
به شوق درآیید از تمام زیبایی های حیات:
وقت بگذارید برای دیدن طلوع ها و غروب ها ،
برای شنیدن موسیقی آب و نسیم
برای بوییدن گلهای وحشی خودرو
برای شستن چشمها و گونه هایتان در زلالی چشمه ها
برای دراز کشیدن زیر سایه ردیف صنوبرها
و به خواب رفتن با لالایی خش خش برگهایشان
از لحظه لحظه ی این زندگی کوتاه بی تکرار
تا نهایت شوق وشکوفایی
لذت ببرید
پیش از آن که دیگر نباشید و نتوانید.
حیات
ارزشمندترین اتفاق جهان است
دریغش نکنید
نه از خودتان
و نه از دیگران.
میتوان گفت کسی که به اندازه کافی صبر کرده باشد، میتواند تا ابد نیز همچنان صبر کند و منتظر بماند. و سرانجام ساعتی فرا خواهد رسید که دیگر هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد و هیچکس دیگری از راه نخواهد رسید و همه چیز به پایان خواهد رسید، جز انتظار عبث.
توی این دنیای شلوغ و سریع، تو زود رسیدن رو به هیچ احدی بدهکار نیستی.
تو:
- توان و ظرفیت خودت رو دونستن و پذیرفتن
- حداکثرِ تلاشت رو قدر دونستن
- شفقت داشتن با خودت
- کمی آرومتر نفس کشیدن و قدم برداشتن
- لذتِ زندگی کردن در لحظه
- و واقعی و امن بودن با خودت
رو به خودت بدهکاری.
ღمهدیارღ
زیبا بود مرسی ازت