sabamo
۵۳۶ پست
۴۲۱ دنبال‌کننده
۲,۸۹۰ امتیاز
زن، مجرد
مهربون
ليسانس
دین اسلام
ايران، خوزستان، ماهشهر

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
ایـــن روزهــا هـوا خیلی غبـار آلـود است، گـرگ را از سگ نمی توان تشخیـص داد،!

هنگـامـی گـــرگ را می شنـــاسیـــم
کــه دریــده شـده ایم…!

آل پاچینو
ایرانیان مهمان را از آن رو مهمان گویند که هر که باشد او را پذیرائی کنند؛

(مه) بزرگ ایشان است و
(مان) خانه شان؛

یعنی مهمان، سروَر و بزرگ خانه شان است، تا آنگاه که در خانه شان بسر برد...
‌هر برگی که زده شد پر از بغض بود! روزهای خوبی که انگار لای ورق‌های همین کتاب‌ها جا گذاشته شد. ما نسلی بودیم ناکام، که فقط خوب کودکی کردیم و آنقدر دنیای آدم بزرگای اون موقع قشنگ بود که ما تلاش می‌کردیم، زود بزرگ شویم! حیف که نمی‌دانستیم بزرگ شدنمان به قیمت تمام شدن تمام روزها، ساعت‌ها و لحظه‌های خوشی‌ست! نمی‌دانستیم که بزرگ شدن‌مان مساوی میشود با دویدن و نرسیدن!

کاش خودمان هم همراه تمام لحظات خوب آن زمان لای همین ورق‌های کتاب می‌ماندیم، کاش هرگز بزرگ نمی‌شدیم، دنیای آدم بزرگ‌های زمان ما اصلا زیبا نیست! ترسناک است همه‌مان خسته از نشدن‌ها، دویدن‌ها و نرسیدن‌ها! خسته از ناکامی‌ها، رنج‌ها، غم‌ها؛ کاش خدا یقه‌مان را بگیرد و پرتمان کند به آن روزها و زمان همان جا متوقف شود!
بازنشر کرده است.
پروردگارا !
به هر چه بنگرم...
تـو در آن آشکاری ..

و چه مبارکــ است
روزی که با نام زیبـای تو‌‌‌
و با توکل بر اسم
اعظمت آغـاز می گـردد

بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
الــهـــی بــه امــیــد تـــو
پرﺳﯿﺪﻡ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ : ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ !
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﮕﻮﻧﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ،
ﺣﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﯿﻒ ﻭ ﻧﻤﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﻤﯿﺮﻭﯼ،
ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻧﻮﻉ ﻏﺬﺍ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ،
ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺟﻮﯾﺎ ﻣﯿﺸﻮﯼ،
ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺕ ﺩﻋﻮﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ،
ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ
ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ .
ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ

پروفسور حسابى
دعای لحظه خواب ایرانیان باستان

پروردگارا سپیده دم که فلک بیدارمیشود،سرزمینم ازدروغ وتهمت پاک شود

پروردگارا اکنون روحم به استراحت میرود وتو مراقبش باش
بازنشر کرده است.
جالبه که بدونید نخستین کسی که در ایران برای فرزندان ایرانی مدرسه ساخت و به آموزش و پرورش آنان پرداخت ، یک زن بود.
او شهبانوی ایران ماندانا ، مادر کورش بزرگ بود که به گفته هرودُت پدر علم تاریخ :
ماندانا فرزندش کوروش را به گونه ایی تربیت کرد که ایرانیان به او پدر میگفتند.
▪️افلاطون می گوید:
اگر با دلت چیزی یا کسی را
دوست داری زیاد جدی نگیر
چون ارزشی ندارد
زیرا کار دل دوست داشتن است ؛
اما اگر روزی با عقلت کسی را دوست داشتی
اگر عقلت عاشق شد
بدان که چیزی را تجربه میکنی
که اسمش عشق است
اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ
ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ.
ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ .
بازنشر کرده است.
فردريک باستيا اقتصاد دان فرانسوی میگه :

وقتی دزدی و چپاول به راه و رسم زندگی ِگروهی از افراد قدرتمند جامعه بدل ميشود آنان با گذر زمان نوعی سیستم حقوقی وضع میکنند که در آن دزدها محقند و قوانينی را به وجود می‌آورند که راه‌های دزدی‌‌ را توجیه و هموار ميکند .. در چنین سیستمی ضررها و سختی‌ها سهم عموم مردم خواهد شد درحالی که سود و ثروت نصیب افرادی معدود میشود و کدهای اخلاقی نیز آنان را ستایش میکنند .
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم!

بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می ارزد که خودمان باشیم.

تا زمانی که رفتار ما و تصمیم های ما به کسی آسیبی نمیزند ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم.

چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستن ها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند.

اریک‌ فروم
خبرنگاری طی مصاحبه ای از پیرمردی یهودی که به مدت ۶۰ سال و هر بار ۴۵ دقیقه کنار دیوار مقدس غربی اورشلیم به نیایش پرداخته بود پرسید:

دعای روزانه شما طی این ۶۰ سال چه بود؟ پیرمرد گفت: دعا می کنم برای: صلح بین مسیحیان، کلیمیان و مسلمانان؛ از بین رفتن تمام تنفرها و جنگ ها، رشد توام با بی خطری جوان ها و تبدیل آن ها به افراد با مسئولیتی که انسان ها را دوست داشته باشند...

خبرنگار پرسید: در نهایت احساس شما چیست؟ پیرمرد گفت: احساس می کنم دارم با دیوار حرف می زنم...
مشاهده ۱۵ دیدگاه ارسالی ...
  • sabamo

    احسنت 20

    ممنون

  • محمد حسین

    جوک نیس میتونی بری جویا شی اهل تسنن نماز جمعه هاشون چجوریه

    جالبه که داعش ووهابیت عربستان و طالبان افغانستان و انتحاری های پاکستان همه اهل سنت هستند نه شیعه!!!

دنیا پر است از دکترهای بیسواد
از دانشگاه رفته‌های بیسواد
سیاسیون بیسواد

انسانی که به شناخت خویش نرسیده باشد، بیسواد است.
هر چند تمام کتب دنیا را خوانده باشد.

اگر درونت پر از خشم، نفرت، خودخواهی و غرور
نژادپرستی، حسادت و زباله‌های دیگر است
بدان که هیچگاه چیزی را نیاموخته‌ای
بدان که هنوز رشد نکرده‌ای.

انسان در مورد چیزهای زیبا حرف می زند اما زشت زندگی می کند.

این همان چیزی است که تاکنون بشریت بر خود روا داشته است.
صداقت یعنی دو جور زندگی نداشتن .
یعنی همان جوری زندگی کنیم که می گوییم .

اشو
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
سادگى يا پيچيدگى؟

امتحان پايانى درس فلسفه بود.

استاد فقط يك سؤال مطرح كرده بود! سؤال اين بود:

شما چگونه مى‌توانيد مرا متقاعد كنيد كه صندلى جلوى شما نامرئى است؟

تقريباً يك ساعت زمان برد تا دانشجويان توانستند پاسخ‌هاى خود را در برگه امتحانى‌شان بنويسند، به غير از يك دانشجوى تنبل که تنها 10 ثانيه طول كشيد تا جواب را بنويسد!

چند روز بعد كه استاد نمره‌هاى دانشجويان را اعلام كرد،آن دانشجوى تنبل بالاترين نمره كلاس را گرفته بود!!

او در جواب فقط نوشته بود :

«كدام صندلى؟!»

نتيجه:
مسائل ساده را پيچيده نكنيد!

گابریل گارسیا مارکز
گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت!

ﺷﺒﯽ ﮔــــﺮگ را ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﻻﺷﻪ‌ی ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ و ﮔﺮﮒﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪازدیدن شکار شاد شدند و از گرگ پرسیدند: ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ؟

ﮔﺮگ ﮔﻔﺖ: شبی در ﺳﯿﺎﻫﯽ بیابان ﭼﺸﻤﺎن آهویی ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ که ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮد

هر شب به خواست پایم که نه، به تمنای دلم میرفتم تا تماشایش کنم.

امشب محو او بودم که ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍ شنیدم.

ﺩﻭﯾﺪﻡ و ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪمش.

آنچنانﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢکه ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ
"سهم دلم"ﻧﺼﯿﺐ "ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩشود..
تاریخ ایران دلیر مردان زیادی دارد که گمنام مانده‌اند از جمله “آرسام”. میگس تاس راوی و پزشک یونانی جنگ ترموپیل چنین روایت میکند: یکی از مناظر برجسته و قابل تحسین این نبرد، آرسام برادر خشایارشا بود! او میگوید با اینکه آرسام دشمن ما بود اما اعتراف میکنم هنگامی که شمشیر میزد به یکی از خدایان شبیه بود...

چهره او به زیبایی میدرخشید و من در موقع شمشیر زدن به صورت او می‌نگریستم که ذره‌ای ترس در چهره‌اش نیست و این نشان میدهد که دلیری آن جوان ذاتی است و ناشی از خشم موقت نیست. وقتی ده شمشیر به سمت او روانه میشد مانند آن بود که شاخه‌های باریک درخت حواله او میشود و به راحتی آنان را دفع میکرد!