آقا سید جمال اصفهانی میگفت:
من هرکجا میبینم، ملت کار خودشان را خودشان میکنند مگر در ایران که همه کار را خدا باید بکند!
حضرت عباس باید درست کند و خضر پیامبر راهنمایی کند...
روزنامه خاطرات عین السلطنه، جلد سوم
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمهای که آب خورد،
خود را در آب میدید و میرمید
او مىپنداشت که از دیگری میرمد ، نمیدانست که از خود میرمد!
همه اخلاق بد ، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر ، چون در توست ، نمیرنجی!
چون آن را در دیگری می بینی
میرمی و میرنجی!
« مولانا »
« فیه ما فیه »
پنجشنبه است
و مبعث پیامبر مهربانی
به یاد عزیـزانی که
در بیـن ما نیستند
اما دعـایشان
یادشـان
خاطره شان با ماست
خدایـا
عزیزان مارا ببخش و بیامرز
و جایگاه آنها را در بهشت
همنشین پاکان و خوبانت قرارده
الهی آمین
ميگويند كه در زمان موسی خشکسالی پيش آمد.
آهوان در دشت، خدمت موسی رسيدند كه ما از تشنگی تلف می شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن.
موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود.
خداوند فرمود: موعد آن نرسيده
موسی هم برای آهوان جواب رد آورد.
تا اينكه يكی از آهوان داوطلب شد كه برای صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران می آيد وگرنه اميدی نيست.
آهو به بالای كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:
دوستانم را خوشحال می كنم و توكل می نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست.
تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد
موسي معترض پروردگار شد.
خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.
هیچوقت نا امید نشويد...
شايد لحظه اخر نتيجه عوض شود، پس مجددا توكل كنيد
برتولت برشت بیسوادی را چنین تعریف می کند:
بدترین نوع بیسوادی، بیسواد سیاسی است، بیسواد سیاسی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمیداند که هزینههای زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو میاندازد
و می گوید که:
" از سیاست بیزار است
این جمله بو علی سینا را باید با طلا نوشت :
هر چیزی کمش دارو است
متوسطش غذا است
و زیادش سم است
حتی محبت کردن...
ما میتوانیم خیلی چیزها را
به آدمهای اطرافمان هدیه کنیم
مثل عشق، لذت و محبت
اما لیاقتِ داشتنشان را
نمیتوانیم به آنها بدهیم.
وقتی کوچک بودم
فکر میکردم آدمها چقدر بزرگند
و ترس برم میداشت!!
بزرگ که شدم دیدم بعضی آدمها
چقدر کوچکند
و بیشتر ترسیدم!!!
آلفرد هیچکاک
برای انهدام یک تمدن ۳ چیز لازم است:
خانواده
نظام آموزشی
الگوها
برای اولی منزلت زن را باید شکست،
دومی منزلت معلم
برای سومی منزلت بزرگان و اسطوره ها ...
جبران خلیل جبران
مردی نزد فقیهی رفت و گفت
ای عابد سوالی دارم، عابد گفت بگو
گفت:نمازخودم را شکستم
عابد گفت دلیلش چه بود؟
مردگفت:هنگام اقامه نماز دیدم دزدی
کفش هایم را ربود و فرار کرد برآن شدم که نماز بشکنم و کفشم را ازدزد بگیرم
و حال میخواهم بدانم که کارم
درست است یا نادرست؟
عابد گفت:کفش تو چند درهم قیمت داشت؟
مردگفت: ۵درهم
عابد گفت:اى مرد کار بجا و پسندیده ای
کرده ای زیرا نمازی که تو میخواندی
۲ درهم هم نمیارزید.
حالا که ما یاد گرفته ایم در هوا مثل یک پرنده پرواز کنیم؛
و در دریا مثل یک ماهى شنا کنیم.
فقط یک چیز باقى مانده یاد بگیریم؛
آنهم اينكه مثل یک آدم روى زمین زندگى کنیم
جرج برنارد شاو
انشای پسر بچه آلمانی به پدر رفتگرش: پدر من ميفهمم
که باشرف است آنکس که انسان باشد و بين آشغال ها نان پيداکند،
تا آنکس که آشغال باشد و بين انسانها نان پيدا کند.
اين متن برنده جايزه در آلمان شد.
استالین در دفترش در حال کشیدن پیپ بود که منشیاش گفت : شخصی میخواهد شما را ببیند و میگوید یک پیشگو است استالین دستور داد اعدامش کنند و گفت : این شیاد چرا اعدامش را پیش بینی نکرده بود !
پنج شنبه است همان روزے
ڪه اموات می آیند به آسمان
می آیند به سمت نزدیکانشان
دستشان از دنیـا ڪوتاه است
و محتاج یادڪردن ما هستند
با فاتحه اے یا صلواتـے
روحشون را شـاد ڪنیم
امام احمد غزالی روزی در مجلس وعظ گفت: ای مسلمانان، هرچه من در چهل سال از سر این چوبپاره(منبر) شما را میگویم، فردوسی در دو بیت گفته است، اگر بر آن خواهید رفت، از همه مستغنی شوید:
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدنِ دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
که راه رهایی همین است و بس
مرزباننامه ،
داشتن دوست خوب
غم را از بین نمیبرد،
اما کمک می کند محکم سرپا باشیم
درست مثل چتر خوب که
باران را متوقف نمی کند
اما کمک میکند
راحت زیر باران قدم بزنیم.
ویکتور_هوگو
کانت
دقیقا
sabamo