چه شود که لب ببندی ز حدیثِ آشنایی
که نه تابِ وصل داریّ و نه طاقتِ جدایی

دل من کِشد به جایی که کسی نپرسد از من
که بگو چه نام داری؟ چه کسیّ و از کجایی؟



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌