همه به اندازه‌ای درد کشیدیم. و بعضی‌هامون اونقدری درد کشیدیم که فکر می‌کنیم هیچ‌کس بیشتر از ما درد نکشیده؛ هرچند اشتباه فکر می‌کنیم. مفیدتر از مسابقه گذاشتن برای دردمند بودن، تلاش کردن برای از بین بردنِ اون درده. یا به حداقل رسوندنش. و یا کم‌اثر کردنش. هر چه بیشتر به درد بها داده بشه، سمی‌تر می‌شه. می‌دونیم همه‌مون این رو. باید کم‌اثرش کرد. هر جوری که می‌شه. ادای قربانی رو درآوردن و به دنبال محبت دیگران گشتن، بدترین کاریه که توی این شرایط می‌شه کرد. دیالوگی بود توی ted lasso که فکر می‌کنم می‌تونه راهگشا باشه. مربی می‌گفت «درد مثل مونوکسید کربن می‌مونه. ابراز کردنش به آدمی که بهت صدمه زده مثلِ باز کردن یه دریچه‌ست؛ اما حبس کردنش آدم رو مسموم می‌کنه.»