محمد حسین
۱۶۸ پست
۱۶ دنبال‌کننده
۳,۷۲۵ امتیاز
مرد، متاهل
فوق ليسانس
دین اسلام
گرایش سیاسی ندارم

تصاویر اخیر

اونی که به خاطرش ، همه رو از خودت رنجوندی ، الان کجاست؟؟!!

کیمیاگر
مشاهده ۱۴ دیدگاه ارسالی ...
  • ᑭIᑎKᖇOᔕE

    پس حالا حالاها کار داره ....

    چیزی که سالها در وجود ادمی بوده دروغه که بگی دیگه وجود نداره انداختم بیرون در ظاهر شاید این باشه اما باطنن زمان لازم داره... اما بلاخره این اتفاق میوفته....
    و من این اتفاق رو رقم میزنم قطعا

  • محمد حسین

    چیزی که سالها در وجود ادمی بوده دروغه که بگی دیگه وجود نداره انداختم بیرون در ظاهر شاید این باشه اما باطنن زمان لازم داره... اما بلاخره این اتفاق میوفته....
    و من این اتفاق رو رقم میزنم قطعا


    ان شاء الله

بازنشر کرده است.
با خنده هایت غصه را در خود شکستم
اینجا بمانی بی گمان خوشبخت هستم


کیمیاگر
بازنشر کرده است.
محبوبم !
ای واژه ی مبهم جهان ساکتم !
تو را با کدام کلمات صدا بزنم
تا با آمدنت پاسخم را بدهی؟
ای دعای هر شب من!
تو را با کدام نام خداوند بزرگ بخوانم
تا برایم مستجاب شوی ؟
کدام اشک را به پایت بریزم
کدام لبخند را ارزانی ات کنم
تا از غربت خود دل بکنی
و به شهر آشنای آغوشم بازگردی؟
خدا می داند که تلخی سالهای جدایی
بین تو و آغوش من ،
می تواند جبران خطای
تمام گناهکاران روی زمین باشد...

کیمیاگر
بازنشر کرده است.
بعد از تو دیگر نتوانستم
کسی را دوست بدارم
تنها در خود زیستم
با خیالت
با دوری ات
و با درد نداشتنت
راستی ! تو که اینگونه مرا می خواستی
تا به حال درد تنهایی ، بی کسی
و دوری را چشیده ای؟؟

کیمیاگر
بازنشر کرده است.
عشق تو ، همه را از چشم من انداخت
و محبتم به تو ، مرا از چشم همه انداخت
امروز هیچ کس جز من و تو اینجا نیست
منی که هیچ کسی جز تو ندارد
و تویی که هنوز ساکتی...

کیمیاگر
بازنشر کرده است.
یه قطارم که تو رو گم کردم
چقد این راهو برم برگردم؟
کاش پیدا شده بودی ای کاش

جای تو ، راهمو گم می کردم .....
بازنشر کرده است.
آرزومه آخرین لحظه فقط
سر راهم به تو برخورد کنم.....
هنوز اسم تو تنها اسمی است
در زندگی من
که هیچ کس نمی تواند
چیزی در موردش بگوید


غادة السمان
.....
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
محبوبم !
یک بار برای همیشه زندگی ام را
تا انتها با تو سپری کرده ام
وچه روزها و شبهای شیرین و رازآلودی ...
پس آن را که در انتهای راه زندگی اش
با تو به بهشت راه یافته
تمایلی به بازگشت به دنیا نیست
زیرا هر جای دنیا ، غیر از کنارِتو ،
جهنمی مجسم است

کیمیاگر
بازنشر کرده است.
‌ما را چه به «آزادی»؟
وقتی پرفروش‌ترین کتاب‌های ما
کتاب‌های آشپزی و
تعبیرخواب هستند!
یعنی که ما
ملتِ خوردن و خوابیدنیم!
عشقت اندوه را به من آموخت
و من قرن ها در انتظار زنی بودم
که اندوهگینم سازد

نزار قبانی
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
حقیقت...
زن ها تنهاییشان را گریه می کنند
و مردها گریه هایشان را تنهایی…