پادشاه به نجارش گفت باید تابوتی از خوشه گندم برایم بسازی و گرنه اعدامت میکنم و حبیب نجار این کارو بلد نبود
نجار آن شب نتوانست بخوابد.
همسر نجار گفت:
مانند هرشب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهاي گشايش بسيار
کلام همسرش آرامشي بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شدو خوابيد
صبح صداي پاي سربازان را شنيد،چهره اش دگرگون شد و با نااميدي، پشيماني و افسوس به همسرش نگاه کرد و با دست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند . دو سرباز باتعجب گفتند:
پادشاه مرده و از تو مي خواهيم تابوتي برايش بسازي،چهره نجار برقي زد و نگاهي از روي عذرخواهي به همسرش انداخت،همسرش لبخندي زد وگفت:
مانند هرشب آرام بخواب،زيرا پروردگار يکتا هست و درهاي گشايش بسيارند
این ضرب المثل میان کوردها هست . پناه میبرم به خدای حبیب نجار. چون این نجار اهل کورد میباشد
دعا کن همیشه
چشمانی داشته باشی که بهترین ها را ببیند،
قلبی که بدترین ها را ببخشد،
ذهنی که بدی ها را فراموش کند
و روحی که ایمانش را از دست ندهد...
دو روباه در وسط روستا با هم دعوا میکردند و مردم هم جمع شده بودند به تماشا. همه تعجب میکردند و جویای علت میگشتند.
جغدی از بالای درخت تماشا میکرد
و میخندید ،یکی پرسید تو چرا میخندی؟
جغد گفت:
پشت این دعوا جریانی هست اینها همگی در یک منطقه هستند و هرگز با هم دعوا نمیکنند،
این دعوا ساختگی هست و آنها شما را مشغول کردهاند تا بقیه روباه ها بتوانند
راحت مرغ و خروسهایتان را ببرند.
وقتی مردم به خانههایشان برمیگردند
داد و بیداد بلند میشود یکی میگوید خروسم نیست، دیگری فریاد میزند مرغم کو؟
از هر گوشهای صدای آی داد بلند میشود.
جغد هم سرش را تکان میدهد و به باورشان افسوس میخورد،
چون اینکار چند بار تَکرار شده بود!
مراقب دعوای روباه ها باشیم...
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الأملُ لا غايةَ لَهُ . (غرر الحكم ۱۰۱۰)
آرزو را غایت و پايانى نيست.
و میفرمایند:
الآمالُ لا تَنْتَهي .
(غرر الحكم ۶۳۹)
آرزوها، پايان ناپذيرند.
...
و میفرماید:
إنَّ الأملَ يُذْهِبُ العقلَ ، و يُكْذِبُ الوَعدَ ، و يَحُثُّ علَى الغَفْلَةِ ، و يُورِثُ الحَسْرَةَ . فأكْذِبوا الأملَ ؛
( بحار ج۲ص ۲۹۳ح۷۷)
آرزو عقل را مى برد، وعده پوچ مى دهد، به غفلت ترغيب مى كند و حسرت به بار مى آورد.
در قسمتی از حکمت ۹۴ میفرمایند:
« وَ أَنْ تُبَاهِیَ النَّاسَ بعِبَادَةِ رَبِّکَ»
قدر و بهای انسانها را به عبادت و بندگی خدا بدانید ،
عبدالله بودن ارزش است نه عبد دنیا بودن ،
امام حسین (علیه السلام) وقتی وارد کربلا شدند ، در اولین سخنرانی فرمودند :
«إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ»
(مقتل الحسین للخوارزمی ج۲ص۲۳۴)
بسیاری از مردم برده و بنده ی دنیا هستند فقط دین بر سر زبانهایشان است
تا وقتی دین دارند که زندگی ایشان تامین باشد،
وقتی که آزمایش و امتحان الهی پیش بیاید، و مشکل پیدا کردند دیدارها کم میشوند .
مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ١٢٤ طه
اگر از خدا غافل بشیم، زندگیمون تباه میشه
زمانی پخته می شوی که بفهمی نیازی نیست؛ به هر چیزی واکنش نشان دهی و یا به هر حرفی جوابی بدهی.
مولا امیر المؤمنین علی (درود خدا بر او):
«كسى چيزى را در دل پنهان نكرد جز آن كه در لغزشهاى زبان و رنگ رخسارش، آشكار خواهد گشت.»
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ تا ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ!
ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ...
ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ...
ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ...
موﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!
تنها قلب ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ!
صلیالله علیک ای حضرت عشق، قرص قمر، نفس زهرا و حیدر(ع)
بیتو این شهر برایم قفسی دلگیر است
العجل، أدرکنا و تصدق علینا
بانوي شرقي