یک گروه از دوستان به ملاقات استاد دانشگاهی رفتند.
گفتگو خیلی زود به شکایت در مورد استرس و تنش در زندگی تبدیل شد.
استاد از آشپزخانه بازگشت و به آنها قهوه در انواع متفاوت در فنجان ها تعارف کرد.
فنجان های شیشه ای، فنجان های کریستال، فنجان های درخشان، تعدادی با ظاهری ساده، تعدادی معمولی و تعدادی گران.
وقتی همه آنها فنجان های را در دست داشتند، استاد گفت:
اگر توجه کرده باشید تمام فنجان های "خوش قیافه و گران" برداشته شدند در حالیکه فنجان های "معمولی" جا ماندند.
هر کدامیک از شما بهترین فنجان ها را خواستید و آن "ریشه استرس و تنش" شماست.
آنچه شما واقعا میخواستید قهوه بود نه فنجان، اما با این وجود شما باز هم فنجان را انتخاب کردید.
اگر "زندگی" قهوه باشد.
"مشاغل،" "پول،" "موقعیت" و غيره، "فنجان ها" هستند.
فنجان ها وسیله هایی هستند برای نگهداری و زندگی را فقط در خود جای داده اند.
🌹لطفاً نگذارید فنجان ها "کنترل" شما را در دست گیرند.🌹
▫️میخک
سردرد را تسکین می دهد و نفس را تازه می کند. چای با میخک به آرام کردن اعصاب شما و نظم بخشیدن به افکار شما پس از یک روز سخت کمک می کند.🌸
▫️آویشن
بعد از یک وعده غذایی مقوی به بهبود هضم و رفع ناراحتی در معده کمک می کند.🌸
▫️زنجبیل
عملکرد محافظتی سیستم ایمنی را تحریک می کند و شما را پس از یک پیاده روی طولانی در سرما گرم می کند. اگر ناگهان پاهایتان خیس شد، یخ زدید، یا پس از ابتلا به سرماخوردگی، عفونت حاد تنفسی یا آنفولانزا، چای را با زنجبیل بنوشید.🌸
▫️دارچین
محتوای قند خون را عادی می کند، بنابراین چای با دارچین برای شستن شیرینی ها و نان با پنیر ایده خوبی است.🌸
در این ادویه ها: وانیل، دارچین، آویشن، زنجبیل، میخک، سطح آنتی اکسیدان ها بیشتر از قارچ، سبزیجات و حتی توتهای تازه است.🌸
ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم چرا؟!
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟!
جای "بنشین" و "بفرما", "بتمرگی" گفتند..!
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟!
دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟!
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟
موجود بد شانسی که موقع تولدش میگن: حال مادرش چطوره؟؟
موقع عروسیش میگن : چه عروس خوشگلی!!
موقع مرگش میگن: بیچاره زن و بچش!!
و بعد از مرگش هر خطایی از بچه هاش سر بزنه میگن:
جعفر رفت کلیسا پیش کشیش گفت:منم میخوام کشیش بشم. پدر روحانی گفت: باشه..
بشین هرکاری من کردم یاد بگیر، یه زنی
اومد گفت پدر من با چهار نفر رابطه داشتم
خدا منو میبخشه؟
کشیش :البته که میبخشه خداوند بخشنده س فقط چهل دلار کفاره باید
بدی،چهل دلار رو داد و رفت..
کشیش رفت به کارش برسه، جعفر نشست روی صندلی، یه زن دیگه اومد گفت؛ پدر من با شش نفر رابطه داشتم خدا منو میبخشه؟ جعفر گفت البته که میبخشه فقط شصت دلار کفاره باید بدی زنه یه صد دلاری داد بهش ،جعفر گفت: خورد ندارم برو با چهار نفر دیگه رابطه برقرار کن😂😂😂😂
جعفر مُرغ فروشی میزنه ، یه زنه میاد میگه: آقا دوتا مرغِ ایرانی بده 😎
جعفر دوتا مُرغ میاره ، زنه دست میکنه تویِ کو.نِ مرغه و میگه: این برزیلیه!! 😌💭
دوتا مرغ دیگه میاره بازم زنه دست میکنه توی کـ.ونِ مرغ میگه: این استرالیایه!!! 😌
جعفر عصبانی میشه میگه: اصلاً مرغ نداریــــمممم
زنه میگه: واااا چه بداخلاق!! از کجا اومــــدی؟؟!
جعفر میگه: تو که بلدی! بیا دست بکن توی کون م ببین از کجام 😕
☆彡彡 حسیـن مدیر سرای شادیミミ★
علیرضا حسن زاده
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ