آن روزها رفتند
و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها
در ازدحام پر هیاهوی خیابان‌های بی برگشت
و دختری که گونه هایش را
با برگ‌های شمعدانی رنگ میزد،
آه کنون زنی تنهاست..!