لعل گلرنگت شکربار آمدست
قسم من زان گل همه خار آمدست

گو لبت بر من جهان بفروش ازانک
صد جهان جانش خریدار آمدست

پاره دل زانم که در دل دوختن
نرگس تو پاره‌ای کار آمدست

دل نمی‌بینم مگر چون هر دلی
در خم زلفت گرفتار آمدست



NEGIN
سلام دوست مهربانم
مرحبًا، اذهب إلى ماهيت
چشم مان روشن بقدمان عیسویت