دختر زیبای پاییز 5-32
نگران نباش حالش خوبه فقط میخواد از همه دور باشه
من همه نیستم محمد آقا. مریممم . مریم. جوادکجاست؟
همینجاست تو شرکت . چند روزه خونه نرفته سرکار هم مرخصی گرفته خودشو تو اتاق حبس کرده.
کدوم اتاق؟ بگین میخام برم ببینمش
الان ؟!
بله همین الان. میگین یا دونه دونه اتاق ها و کانکس‌ها رو دنبالش بگردم.
باشه دختر چرا اینجوری میکنی . الان میرم پیشش بهش میگم بهت زنگ بزنه . تو اتاق منتظر باش.
باشه ولی فقط نیم ساعت بیشتر بشه کاری که گفتم رو انجام میدم.
نگران بودم و عصبی. خیلی تند با محمد صحبت کردم طوری که بنده خدا گرخیده بود.
بیست دقیقه بعد...
سلام مریم. خوبی؟
به به آقای فراری. چه عجب یادت اومد مریم بیچاره‌ای هم هست.
مریم...
مریم چی؟ هان مریم و چی؟! منو وسط این آدما تنها ول کردی و رفتی. فرار کردی مگه نگفتی تا اخرش هستی
چقدر زود به آخرش رسیدی جواد ....
مریم .......... حالم خوب نیست. داغونم مریم
بغض و گریه.........یک طرف جواد یک طرف من .
جواد خونه زنگ بزن مامانت نگرانه . زنگ زده به من سراغتو میگرفت طفلی گناه داره جان مریم بهش زنگ بزن جان مریم ...