پاییز که می آید
باید دستت را بگیرم
با خود ببرم به تک تک کافه های این شهر
تا تمام عاشقانه های شیرینمان را
بِخورد قهوه های تلخ دهم !
شعر کنم تو را و بکارم
میان گلدانهای کوچک رنگی
روی نیمکتهای چوبی ...
آری جانم
دیگر کافه های این شهر
پُر میشود از رد پایت و دلگیر نیستند
میدانی
این دیوانگی عجیب با تو میچسبد  
دیدگاه غیرفعال شده است.