| | پریا (یک فنجان چای داغ) |
| | ۳۸۲ پست |
| | ۸۶ دنبال‌کننده |
| | ۱,۹۶۴ امتیاز |
| | زن، مجرد |
تصاویر اخیر
هر وقت حس کردی همه درها به روت بسته شده و دلت پُر از غمه دستاتو تا جایی که می تونی رو به آسمون بلند کن
و با همه توان بزن تو سرت...
والا دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه 😐
راستی اگه داداشت کنارته یکیم بزن تو سر اون 😞😂
و با همه توان بزن تو سرت...
والا دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه 😐
راستی اگه داداشت کنارته یکیم بزن تو سر اون 😞😂
یه شوهرعمه دارم که اسمش حجته.
بابام میگه: وقتی مرد، تو اعلامیش مینویسیم: اتمام حجت🤣😂😂🤣
بابام میگه: وقتی مرد، تو اعلامیش مینویسیم: اتمام حجت🤣😂😂🤣
توی خونه‌ی ما اینطوریه :
وقتی موبایل کسی زنگ میخوره همه گوشاشون تیز میشه
وقتی تلفن خونه زنگ میخوره همه کر میشن
وقتی زنگ دَرو میزنن همه فلج مادرزاد میشن
حتی خود من یبار تشنج کردم،
افتادم کف پذیرایی!!!😂
وقتی موبایل کسی زنگ میخوره همه گوشاشون تیز میشه
وقتی تلفن خونه زنگ میخوره همه کر میشن
وقتی زنگ دَرو میزنن همه فلج مادرزاد میشن
حتی خود من یبار تشنج کردم،
افتادم کف پذیرایی!!!😂
خانم از شوهرش می پرسه: موقع ازدواج چه کسی منو به تو معرفی کرد؟
شوهر: چه میدونم؟! دشمن زیاده🤣😂😅😆😁
شوهر: چه میدونم؟! دشمن زیاده🤣😂😅😆😁
تو بچگی واسم مهم نبوده چی بپوشم، چون مادرم لباس تنم میکرده
الان که عکسای بچگیمو نیگا می کنم، می بینم اتفاقا واسه اونم مهم نبوده 😕😂
الان که عکسای بچگیمو نیگا می کنم، می بینم اتفاقا واسه اونم مهم نبوده 😕😂
یه بار صبح جمعه بلند شدم برای خودم قهوه درست کنم بابام تو هال بود ازش پرسیدم قهوه مون کجاست؟
گفت خوشم میاد هر صبح دنبال یه گه خوری جدیدی😐😂
گفت خوشم میاد هر صبح دنبال یه گه خوری جدیدی😐😂
دوران دبیرستان یه معلم ادبیات داشتیم، به همه میگفت: گوساله.
به من میگفت: شتر...
از اون موقع فهمیدم که با همه فرق دارم!😂🤣🤣🤣🤣😅😅
به من میگفت: شتر...
از اون موقع فهمیدم که با همه فرق دارم!😂🤣🤣🤣🤣😅😅
دوران دبیرستان یه معلم ادبیات داشتیم، به همه میگفت: گوساله.
به من میگفت: شتر...
از اون موقع فهمیدم که با همه فرق دارم!😂🤣🤣🤣🤣😅😅
به من میگفت: شتر...
از اون موقع فهمیدم که با همه فرق دارم!😂🤣🤣🤣🤣😅😅
رفته بودم سربازی روز اول نشوندنمون رو زمین ...
جناب سروان داد زد:کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!
من با کلی ذوق و شوق گفتم من✋
گفت پاشو اینارو بشمار😑😂
جناب سروان داد زد:کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!
من با کلی ذوق و شوق گفتم من✋
گفت پاشو اینارو بشمار😑😂
از دید بابای من هر وقت میریم مسافرت دزدا میان دم
خونمون میگن اه باز چراغ یکی از اتاقاشون روشنه و
تمام راه های نفوذی ما مسدوده.
برگردید بچه ها😂😂
خونمون میگن اه باز چراغ یکی از اتاقاشون روشنه و
تمام راه های نفوذی ما مسدوده.
برگردید بچه ها😂😂
یه رفیق دارم صدتومن ازم طلبکاره
اونقدری که اون آگهی استخدام برام پیدا میکنه و میفرسته و دنبال کاره برام، خودم دنبال کار نیستم😂
اونقدری که اون آگهی استخدام برام پیدا میکنه و میفرسته و دنبال کاره برام، خودم دنبال کار نیستم😂
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﮕﺴﯽ ﮎ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭﺕ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﻃﻔﻠﮑﯽ ﺟﻮﺭﯼ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﯿﻤﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺮﺍﺵ ﭘﯿﺘﺰﺍ خریدﯼ😐😂
ﻃﻔﻠﮑﯽ ﺟﻮﺭﯼ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﯿﻤﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺮﺍﺵ ﭘﯿﺘﺰﺍ خریدﯼ😐😂
مشهدیه زنگ میزنه به پذیرش هتل، میگه:
تو رو خدا سریع بی ین بالا ! با زنم دعوام رِفته
حالا مِخِه خودشِه از پنجره بندزه بیرون
پذیرش: ببخشید، اما این یه مسئله کاملا
شخصیه و خانوادگیه. ما ترجیح میدیم
که دخالتی نداشته باشیم!!!
مشهدیه میگه:
نه !
پنجره وا نِمِرِه !
ای که به هتل مربوط مره..😂😂
تو رو خدا سریع بی ین بالا ! با زنم دعوام رِفته
حالا مِخِه خودشِه از پنجره بندزه بیرون
پذیرش: ببخشید، اما این یه مسئله کاملا
شخصیه و خانوادگیه. ما ترجیح میدیم
که دخالتی نداشته باشیم!!!
مشهدیه میگه:
نه !
پنجره وا نِمِرِه !
ای که به هتل مربوط مره..😂😂
ما خوشبختیم
مدال و افتخارات
پریا (یک فنجان چای داغ)
حامد