mmm50
۱,۴۶۴ پست
۴۶ دنبال‌کننده
۹,۳۸۷ امتیاز
زن، متاهل
زير ديپلم
دین اسلام
ايران

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
سلام عصربخیر
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
🤍🤍🤍
مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
شادباشین
بازنشر کرده است.
🌹🌹🌹
بازنشر کرده است.
💐💐💐
بازنشر کرده است.
تو گر خواهے ڪہ جاویدان جهان یڪ سر بیارایی
صبا را گو ڪہ بردارد زمانے برقع از رویت

و گر رسم فنا خواهے ڪہ از عالم براندازی
برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت

حافظ
  • آریا سمنانی

    زن‌ها می‌توانند در اوج دلتنگی لبخند بزنند، آواز بخوانند، غذای دلخواهت را تدارک ببینند، کودکانه با بچه ها بازی کنند.
    زن‌ها می‌توانند با قلبی شکسته باز هم دوستت بدارند، ببخشند و بخندند...
    تو از طرز آرایش موهایش یا رنگ لب‌هایش، لباسش یا حتی حرف‌هایش هرگز نمی‌توانی حدس بزنی زنی که روبرویت ایستاده دلتنگ یا دلشکسته است
    زن بودن کار ساده‌ای نیست.!!!!!!!

بازنشر کرده است.
سلام صبح همه دوستانم بخیر
بازنشر کرده است.
از هدر دادن وقت و انرژی خود برای افرادی که فقط بر اساس حال روحیشون به شما اهمیت می دهند دست بردارید.🌱
💠
مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...
  • mmm50

    باغ ِ نگاه ات
    پشت همان کوچه ی شکوفه ها
    از عطر ِ باران هنوز سرمست است ...

    یاد روز ِآمدن ِ بهاری تان مبارک
    تولد تان مبارک


    ممنونم 🙏🌹🌹🌹

  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    💟 دوستی های پاک 🌾 مدیون صداقت اند
    🌻 صداقتی که هرگز به دروغ تبدیل نمی شوند
    🌺صداقت هایی که بوی وفاداری
    🌷 حقیقت 💐 و اعتماد میدهند ...
    🌳🙏🏿 روزتون بخیر

بازنشر کرده است.
حسودِ عزیز!
آدم‌ها نه وقتش را دارند،
نه حوصله‌اش را تا برای تویی که
تمام حواس و تمرکزت را
روی زندگی آن‌ها گذاشته‌ای
توضیح بدهند:
که عزیزم!
سرت به کار خودت باشد،
حسادت از پا درت می‌آوردها!
که آب را به جای اینکه زیر پای آنان بریزی
و منتظر باشی زمین خوردنشان را ببینی،
بریزی روی آتش حرص خودت
تا بیش از این‌ها نسوزی،
که دیگران اکثرا کفش‌های آهنین دارند و روانی آرام
که با پرتاب هر ریزه سنگی متلاطم نمی‌شود.
ببین جانم!
"حسادت" احساس نفرت‌انگیز و دردناکی‌ست.
اینکه تو از موفقیت و شادی و آرامش دیگران
دردت بگیرد، نفرت‌انگیز است،
اینکه تاب دیدن حال خوبِ آدم‌های دیگر را نداشته باشی نفرت‌انگیز است،
اینکه چین بالای پیشانی‌ات از شدت حرصی باشد
که برای زندگی و رفتار دیگران خورده‌ای، نفرت‌انگیز است!
آدم‌ها که اول و آخر،
زندگی‌شان را می‌کنند؛
تو روی رفتار و دیدگاهت کمی کار کن،
به خاطر خودت می‌گویم...
این‌جوری زود از پا در می‌آیی.
خیلی زود!

نرگس صرافیان طوفان
بازنشر کرده است.
.

   تـو
نَه دورے
تا انتظارت ڪـشم
و نَه نزدیڪی تا دیدارت ڪـنم....
و نَه از آنِ مَنی تا قلبم آرام ڪَـیرد
و نَه مَن محروم از توام
                       تا فراموشت
                            ڪـنم..!!

       "تـو در میانه‌ے همه چیزے"

بازنشر کرده است.
مرا خوب زير و رو كن جانم
من همين هستم كه می‌بينى
گاهى برايت دلبرى می‌كنم
برايم حوصله باش
گاهى برايت ناز می‌كنم
خريدارم باش
گاهى دلم تنهايى می‌خواهد
دركم كن
مبادا بعدِها چيزى به چشمانت بيايد و
بهانه شود براى رفتن ...!
مرا خوب زير و رو كن جانم ...!!

بازنشر کرده است.
انسان‌هایے بودیم
      ڪه به پاک ڪردن
      عادت داشتیم
ابتدا اشڪ‌هایمان
    را پاک ڪردیم،
سپس یڪ‌دیگر را...🌾
🍀🍀🍀
بازنشر کرده است.
چه غریبانه نشستم سر راهت که بـیایی
چه غریبانه غریبانه نوشتم کـه کـجـایی
چه صمیمانه نوشتم که تویی ذوق زبـانم

و تو انگار نه انگار..🌾
🍀🍀🍀
بازنشر کرده است.
عشق جانست و عشق تو جان‌تر
لطف درمان و از تو درمان‌تر

کافری‌های زلف کافر تو
گشته ز ایمان جمله ایمان‌تر

جان سپردن به عشق آسانست
وز پی عشق توست آسان‌تر

همه مهمان خوان لطف تواند
لیک این بنده زاده مهمان‌تر

بی‌تو هستند جمله بی‌سامان
لیک من بی‌طریق و سامان‌تر 

تیغ هندی هجر برانست
لیک هندی عشق بران‌تر

هر دلی چارپره در پی توست
دل ما صدپرست و پران‌تر

دیدن تو به صد چو جان ارزان
عوض نیم جانم ارزان‌تر

گر چه این چرخ نیک گردانست
چرخ افلاک عشق گردان‌تر

شمس تبریز همتی می‌دار
تا شوم در تو من عجب‌دان‌تر

✍🏻
  • م درجزی

    عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است

    عاقلان دیوانه گردند
    از پی زنجیر ما ...

    حافظ

بازنشر کرده است.
تو پری زاده ندانم ز کجا می‌آیی
کادمیزاده نباشد به چنین زیبایی

راست خواهی نه حلالست که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی

سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
نتواند که کند دعوی همبالایی

در سراپای وجودت هنری نیست که نیست
عیبت آنست که بر بنده نمی‌بخشایی

به خدا بر تو که خون من بیچاره مریز
که من آن قدر ندارم که تو دست آلایی

بی رخت چشم ندارم که جهانی بینم
به دو چشمت که ز چشمم مرو ای بینایی

نه مرا حسرت جاه است و نه اندیشه مال
همه اسباب مهیاست تو در می‌بایی

بر من از دست تو چندان که جفا می‌آید
خوشتر و خوبتر اندر نظرم می‌آیی

دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست
چاره بعد از تو ندانیم به جز تنهایی

ور به خواری ز در خویش برانی ما را
همچنان شکر کنیمت که عزیز مایی

من از این در به جفا روی نخواهم پیچید
گر ببندی تو به روی من و گر بگشایی

چه کند داعی دولت که قبولش نکنند
ما حریصیم به خدمت تو نمی‌فرمایی

سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد
به چنین زیور معنی که تو می‌آرایی

باد نوروز که بوی گل و سنبل دارد
لطف این باد ندارد که تو می‌پیمایی


- غزل ۵۰۳