حسودِ عزیز!
آدم‌ها نه وقتش را دارند،
نه حوصله‌اش را تا برای تویی که
تمام حواس و تمرکزت را
روی زندگی آن‌ها گذاشته‌ای
توضیح بدهند:
که عزیزم!
سرت به کار خودت باشد،
حسادت از پا درت می‌آوردها!
که آب را به جای اینکه زیر پای آنان بریزی
و منتظر باشی زمین خوردنشان را ببینی،
بریزی روی آتش حرص خودت
تا بیش از این‌ها نسوزی،
که دیگران اکثرا کفش‌های آهنین دارند و روانی آرام
که با پرتاب هر ریزه سنگی متلاطم نمی‌شود.
ببین جانم!
"حسادت" احساس نفرت‌انگیز و دردناکی‌ست.
اینکه تو از موفقیت و شادی و آرامش دیگران
دردت بگیرد، نفرت‌انگیز است،
اینکه تاب دیدن حال خوبِ آدم‌های دیگر را نداشته باشی نفرت‌انگیز است،
اینکه چین بالای پیشانی‌ات از شدت حرصی باشد
که برای زندگی و رفتار دیگران خورده‌ای، نفرت‌انگیز است!
آدم‌ها که اول و آخر،
زندگی‌شان را می‌کنند؛
تو روی رفتار و دیدگاهت کمی کار کن،
به خاطر خودت می‌گویم...
این‌جوری زود از پا در می‌آیی.
خیلی زود!

نرگس صرافیان طوفان

پسند

بازنشر