عشق جانست و عشق تو جان‌تر
لطف درمان و از تو درمان‌تر

کافری‌های زلف کافر تو
گشته ز ایمان جمله ایمان‌تر

جان سپردن به عشق آسانست
وز پی عشق توست آسان‌تر

همه مهمان خوان لطف تواند
لیک این بنده زاده مهمان‌تر

بی‌تو هستند جمله بی‌سامان
لیک من بی‌طریق و سامان‌تر 

تیغ هندی هجر برانست
لیک هندی عشق بران‌تر

هر دلی چارپره در پی توست
دل ما صدپرست و پران‌تر

دیدن تو به صد چو جان ارزان
عوض نیم جانم ارزان‌تر

گر چه این چرخ نیک گردانست
چرخ افلاک عشق گردان‌تر

شمس تبریز همتی می‌دار
تا شوم در تو من عجب‌دان‌تر

✍🏻
  • م درجزی

    عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است

    عاقلان دیوانه گردند
    از پی زنجیر ما ...

    حافظ

پسند

بازنشر