دلبرم اندر خیالم خود نمایی میکند
در فراقش ای دل من بینوایی میکند
او برفت و پشت پا زد بر دل و دنیای من
کار دل را بین که بهرش بیقراری میکند
فاجعه یعنی
آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام
که از تلاقی نگاهم با دیگری
احساس
خیانت می کنم!
عشق یعنی همین!!!
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم
پرستو ها چرا پرواز کردید
جدایی را شـما آغاز کردید
خوشا آنان کـه دلداری ندارند
بـه عشق و عاشقی کاری ندارند
خداحافظ برای تو رهایی
برای من فقط درد جدایی
خداحافظ برا تو چه آسان
ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان
دلتنگ شده ام
نمیدانم ! شاید برای تو
یا شاید برای دیروزهایی که باتو گذشت
از ایـــــنجا
صدایت میـــــکنم !
تو از آنــــــجا بغلم کن !
دلــــم گرفــــته
دگر درمان دردش دیر شد دل
چه زود از سِیر عالم، سیر شد دل
دل پیران جوان دیدم ولی من
جوان بودم کـه ناگه پیر شد دل
کنار هم نشسته بودیم زل زده بودیم بـه آسمون
پرسید از چی می ترسی؟
نگاش کردم و گفتم از تنهایی؛
بغلم کرد …
پرسید هم اکنون چی؟
گفتم هنوزم از تنهایی
اما حالا بیشتر
خیلی بیشتر
یه وقتایی هست
نه گریه کردن آرومت میکنه نه نفس عمیق
نه یه لیوان آب سرد نه داد زدن
ﻳﻪ ﻭﻗﺘﺎﻳــــــــی ﻫﺴـــــﺖ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ نیاز داری
برای همیشه نباشی
ﻫﻤﻴﻦ ….!!
هیچ گاه نمیفهمم چرا می گویند
آدمها باقلبهایشان عاشق می شوند
وقتی که من همیشه عشق را
درگلویم احساس می کنم
کاش یک نفر بود
که دوستم داشت
که دوستش داشتم
و همین را برای همیشه میگفت
و همین را برای همیشه میگفتم
همین دوستت دارم را
به همین سادگی…
نفس N
😊
امیر امیری
همیشه بخندی گل