رایان
۹۴۸ پست
۹ دنبال‌کننده

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
زندگی شاید !
ضربان قلب آن پیرمرد است ؛
با پالتوی ماهوت مشکی ،
وسط باغ انار .!
که دلتنگی ها را ،
با چپق چوبی سوخته اش دود می کند ؛
و حسرت ها را ،
با سرفه هایی ممتد و طولانی ،
از سینه بیرون می دهد .
آدمیت از میوه ی باغش پیداست .
صداقت ،
از پارگی های کلاه پشمی اش نمایان است .
و اعتقاد ،
بر دستانش پینه بسته است .
و نفسش بوی ناب زندگی می دهد ..!!!
بازنشر کرده است.
عشق آن لحظه ای نبود
که یکدیگر را میانِ آن همه
هجوم بی عشقی یافتیم
عشق آن لحظه ای نیست
که در آغوش کشیدیم
خوبِ من،
عشق حتی آنی نبود
که بوسیدیم
عشقِ راهِ دورم،
عشق آن لحظه ایست
که یکدیگر را میانِ این همه
فراموشی
گُم‌ نکنیم

بازنشر کرده است.
هیچکس الکی وارد زندگیت نمیشه
بعضیا به عنوان تاوان
بعضیا مجازات
بعضیا امتحان
و بعضی ها هم ارمغان
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
#تـــــــــــو ....
نقـطـــه ی پـایــانِ ....
هــر اِضـــطـرابـــی ....
بـرایِ قلــبِ خَـســتـه ام ....
فقـــط ، ....
مَـعــنـای کامــــلِ ....
آرامـــشی .....!!!
بازنشر کرده است.
عبور باید کرد
و همنَوَردِ افق های دور باید شد
و گاه در رگ یک حرف، خیمه باید زد.

عبور باید کرد
و گاه از سر یک شاخه،
توت باید خورد.

بازنشر کرده است.
مادر بزرگ همیشه میگف: درد تن یک جا نمی ماند
کلیه میزند به کمر،کمر می زنده به پا ،
پا میزند به قلب...
میگفت :درد هی توی تنت تقسیم میشود.
اما درد روح قُلمبه میشه .یک جا اَمانَت را می بُرَد
هر کسی هم که از راه برسد و بپرسد چه مرگت است؟
فقط میشود دستت را روی زانو کمرت بگذاری و ناله کنی که تیر میکشد.
درد روح را نمیشود نشان کسی داد
بازنشر کرده است.
از چشم های من
موجِ دوست داشتن می آید
از چشم های تو
سکوت و دل سردی
چه چیزی نیاز است
برای از پای در آوردن عشق
جز این تضاد تلخ و دلگیر...
بازنشر کرده است.
جاده تنها تو را نبرد...
بلکه من را بیشتر از تو برد...!!
هر چند از جایم تکان نخوردم
و هر چند چمدان همراهم نبود...!!
اما پرستوی من
بی آنکه بدانی آنچنان با رفتنت.....
تمامم را با چمدانت بری...
که مدتهاست در لا به لای
تمام ِ بی تو بودنها
خودم را هزاران مرتبه گم می کنم
و در لا به لای جای خالی
هزاران مرتبه به تکرار پیدا می شوم
بازنشر کرده است.
کدام را بنویسم ، کدام را بسپارم
دلی که ازتو گرفته...دلی که بی توگرفته..!؟
بازنشر کرده است.
گاهی متفاوت باش
بخشش را ازخورشید بیاموز
که ترازوئی ندارد
سبک وسنگین نمیکند
جدا نمی سازد
و فرقی نمیگذارد.
به همه از دم روشنایی می بخشد
محبت را بی محاسبه پخش کن
دروازه های قلبت رابه روی همه بگشا
و باور داشته باش خدایی که در این نزدیکیست، بهترینها را برایت رقم زده است...
بازنشر کرده است.
خواستم بگویم لایقم نیستی
دیدم زمانی بودی برای همه هستی
عشقت تمام وجودم شده بود
ولی اکنون تو پیشم نیستی
تونیستی ولی غمت با من است هنوز
چرا اینگونه مرا شکستی
با این شکستن باز دل تورا میخواهد
نمیخواهد شود هوشیار از این مستی
مست تو ام هنوز ای اولین عشق
و زین عشق ندارم هیچ راه جستی
این همه دل را پی خود کشیدی
که آخر بگویی تورویای من نیستی ؟
سوختم سوختم در این بیگانگی
ولی تو چشم بر همه چیز بستی
رسمش نبود ای گل من
که در باغچه ی دیگری نشستی
عهد ما این نبود ای عشق
چه راحت عهد و پیمان گسستی
حال آرزویم این است در همه حال
بهترین ها مال تو باشد نه پستی
به یاد ما نباش ای مارا فراموش کرده
که یادت میماند تا اخر هستی
دوستت دارم بیشتر از همه جان
با اینکه گفتی تو لایق من نیستی
بازنشر کرده است.
سه چیز تحملش خیلی سخته؛
حق با تو باشه ولی بهت زور بگن!
بدونی دارن بهت دروغ میگن، نتونی ثابت کنی!
نتونی حرف دلتو بزنی و مجبور باشی سکوت کنی!
بازنشر کرده است.
امشب موهایم را می بافم
میانِ بافته هایم دانه به دانه حرفهایم را می چینم
می گذارم بافته بماند
تا که تو بیایی
باز کنی بافته هایم را
فاش شود حرفهایِ دلم
.
آخر می دانی؟
من تا تو را ببینم دیگر
حرفم نمی آید

سکوتم می آید
نگاهم می آید
آ.غ.و.ش.م می آید
بازنشر کرده است.
منتظرم
یک نفر بیاید که حواسش یک سره،
در حیاط خیال من ول بچرخد
یک نفر که در حوض رویایم تن بشوید
یک نفر که یک نفر نباشد،
یک دُنیا باشد
بازنشر کرده است.
☆꧁༒SARA༒꧂☆
اینم ساراخانم دردوران کودکی باماشین بنزش
مشاهده ۹ دیدگاه ارسالی ...