خواستم بگویم لایقم نیستی
دیدم زمانی بودی برای همه هستی
عشقت تمام وجودم شده بود
ولی اکنون تو پیشم نیستی
تونیستی ولی غمت با من است هنوز
چرا اینگونه مرا شکستی
با این شکستن باز دل تورا میخواهد
نمیخواهد شود هوشیار از این مستی
مست تو ام هنوز ای اولین عشق
و زین عشق ندارم هیچ راه جستی
این همه دل را پی خود کشیدی
که آخر بگویی تورویای من نیستی ؟
سوختم سوختم در این بیگانگی
ولی تو چشم بر همه چیز بستی
رسمش نبود ای گل من
که در باغچه ی دیگری نشستی
عهد ما این نبود ای عشق
چه راحت عهد و پیمان گسستی
حال آرزویم این است در همه حال
بهترین ها مال تو باشد نه پستی
به یاد ما نباش ای مارا فراموش کرده
که یادت میماند تا اخر هستی
دوستت دارم بیشتر از همه جان
با اینکه گفتی تو لایق من نیستی

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر