رایان
۹۴۸ پست
۹ دنبال‌کننده

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
لای موهایت تنها نُتی ست
که اگر به دستم برسد
تمامِ موسیقی های
عاشقانه‌ی جهان را با آن می نوازم
بازنشر کرده است.
خیال

بیا تا ببینم روی ماهت را
ببینم دو چشم سیاهت را
ببینم در ان سیاهی
شب های زیبای خیالم را
شب هایی که تورا میدیدم
که نگاه میکنی درون چشم هایم را
و میخواندی تو از آن ها
عشق پاک و بی ریا ام را
میگفتی به من تو دوستم داری
و نداری در سر جز خیالم را
خیالم چقدر زیبا بود
درآن هرشب مینوازیدم موهایت را
پس بیا تا خیالم راست گردد
و ببینم بار دیگرروی زیبایت را
بازنشر کرده است.
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
دیگر اسمش را نمی‌نویسی کف دستت و دورش قلب بکشی
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات و هی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی...!
یک عصر جمعه زمستانی یک لیوان چای می‌ریزی
می نشینی پشت پنجره و تمام شهر را در بارانی که نمی‌بارد با خیالش قدم می‌زنی... ‌
بازنشر کرده است.
سکوت کن...
فرقی نمیکند از روی رضایت باشد یا دلخوری،
این مردم از سکوت،
کمتر داستان می سازند...!
بازنشر کرده است.
اندیشه میشوی، مینویسمت.
لبخند میزنی، عکاس میشوم.
تصویر میشوی، نقاش میشوم.
به خودم می آیم و میبینم؛
دیروز، امروز و تمام فرداهایم را
صرفِ ثبتِ زیبایی ات کرده ام.
بی آنکه بدانم؛
دست به دست میشوی و
من باز ندارمت..!
بازنشر کرده است.
‏دوستم زنگ زده میگه بریم یه قلیون بزنیم؟

میگم نه داداش کرونا اومده نمیشه!

میگه خب اونم بیار 😊

در این حد ز غوغای جهان فارغ😂😂😂😂
بازنشر کرده است.
دقت کردین وقتی داری جیش میکنی
اگه عطسه کنی یه لحظه قطع میشه
ولی اگه سرفه کنی سرعتش زیاد میشه

البته هنوز روی آروغ تست نکردم تا بگم

میدونید که من بدون تحقیق چیزی نمیگم😐😂
بازنشر کرده است.
فرصت زندگی کم است
نجیب تر از آن باش که برنجانی ...
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
حلالم کن اگر روزی گرفتار دلت بودم ……
نفهمیدم که خوش بودی و تنها مشکلت بودم
تو قاب عکس این دنیا فقط چشم تو را دیدم
حلالم کن اگه هر شب تو افکار تو چرخیدم
خودت هر روز میگفتی که از تنهائی بیزاری
بگو این لحن دلگیرو هنوز در خاطرت داری
گلوم سر شاره از بغضه،یه بغض تلخ و پژمرده
یه موسیقی پر درده از یه آهنگساز سر خورده
هوای خونمون سرده گلامون سخت بیمارن
چشام رو قاب عکس تو تگرگ اشک میبارن..؟؟
بازنشر کرده است.
بــی منطــق ترین عضو بـدنـم
⇦چشمهــــــایم اند⇨
می بینند ڪه …
دیگر دوستــمـ نداری…
امــّا هنـــوز …
تشنـه دیدنتــ هستند…
بازنشر کرده است.
یک نگاهت به من آموخت
که در حرف زدن ؛
چشم ها بیشتر از
حنجره ها می فهمند...
بازنشر کرده است.
چشمهایت را آغوش میکنم
با دستهایت راه میروم
موهایت را می بوسم
لبـهایت را شانه میزنم
پُر از گیجی مداومم
در که تــو
بخوابم دعوتی...!
بازنشر کرده است.
وقتی لبخند بدنبال جایی
برای نشستن میگردد
با تمام وجود آرزو می کنم
لبهایت در آن نزدیکی باشد
به هر چیزی که غمگینت کرده
لـــبــخــنــد بـــزن
هیچ غمی پایدار نیست
بازنشر کرده است.
شیرازی ترین شهر جهان است نگاهت
میخانه ی صوفی و مغان است نگاهت