pariya

سلامم را برسان به دریا قاصدک . دستی از دل تنگم به سر شالیزار بکش. .. بیشتر

pariya
۱۴ دنبال‌کننده
۴,۷۷۰ امتیاز
زن، متاهل
ليسانس
دین اسلام
ايران
زندگی با همسر و فرزند
سیگار نميکشم

تصاویر اخیر

موردی برای نمایش وجود ندارد.
بازنشر کرده است.
من اگه مثل خیلیا بودم…
الآن با خیلیا بودم…
جا داره یادی کنیم از کسایی که زمانی کنار ما بودن
و الان…
کنار ما بودن آرزوشونه…!!!
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست

هزار شعله ی سوزان و آه سرد اینجاست

نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیری است

بلوچ و کرد و لر و ترک و گیله مرد اینجاست

بیا که مسئله ی بودن و نبودن نیست

حدیث عهد و وفا می رود ، نبرد اینجاست

بهار آن سوی دیوار ماند و باد خوشش

هنوز با غم این برگ های زرد اینجاست

به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند

چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست

جدایی از زن و فرزند سایه جان! سهل است

تو را ز خویش جدا می کنند ، درد اینجاست


هوشنگ ابتهاج
بازنشر کرده است.
تو بگو چه مخــــ ــــ ــدری بود در بــــــــ ــــــودنت
که این همــ ــه نبودنت را درد میکشم...
  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    زنبورها را مجبور کرده ایم،
    از گلهای سمی عسل بیاورند!!!
    و گنجشکی که سالها،
    بر سیم برق نشسته
    از شاخه های درخت می ترسد!!!
    با من بگو چگونه بخندم؟
    هنگامی که دور لبهایم را،
    مین گذاری کرده اند!!
    ما کاشفان کوچه های بن بستیم
    حرفهای خسته ای داریم،
    این بار پیامبری بفرست،
    که تنها گوش کند...

  • mina

    زنبورها را مجبور کرده ایم،
    از گلهای سمی عسل بیاورند!!!
    و گنجشکی که سالها،
    بر سیم برق نشسته
    از شاخه های درخت می ترسد!!!
    با من بگو چگونه بخندم؟
    هنگامی که دور لبهایم را،
    مین گذاری کرده اند!!
    ما کاشفان کوچه های بن بستیم
    حرفهای خسته ای داریم،
    این بار پیامبری بفرست،
    که تنها گوش کند...


    نه از کلاغ می ترسم نه از پاسبان
    تمام کوچه های دنیا را بن بست می کنم

    وقتی که دلم برایت تنگ می شود!

بازنشر کرده است.
حکایت عجیبی است؛
به شب که میرسیم
دردهایمان به روز میشوند
...
بازنشر کرده است.
نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم
اما گونه هایم رد نبودنت را حس می کند
...
بازنشر کرده است.
خواستم آيينه باشم رو به رو ديوار بود
سينه در تبعيدماند اين كار هم دشوار بود
خواستم از روي ديوار مقابل بگذرم
سيم هايش خاردار و خارها بسيار بود
همچنان نيلوفري در پيچ و تاب زندگي
هر چه پيچيدم به راهم سنگ ناهنجاربود
خواستم از جمع هستي خويش را پنهان كنم
دل اسير سلطه ي عشق ونگاه يار بود
خواستم آيينه ي دل را گذارم زير پا
دل قوي تر بود و بر من چيره شد
رشته ي اميدم بگسسته شد از رنج وغم
بس كه روزم تيره از شام و زلف يار بود
بعد از اين تا لحظه ي آخر ((سفير)) حيرتم
تا بدانم ناخداي دل چرا جبار بود؟
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
آهنگ طاقت داریوش
مشاهده ۴۴ دیدگاه ارسالی ...
  • mina

    تولدتون مبارک🌸🌺

    بابت لطف ومحبتتون یه دنیاااااااااااااا ممنون

  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    🌌 انتهای شب شد
    🌌 دلها به فردا امیدوار
    🌌 چشمها پر از خواب
    🌌 همه میگویند زندگی بالا و پایین دارد
    🌌 اما زندگی هر چه که هست
    🌌 جریان دارد . . .
    🌌 شب سرد زمستونیتون بخیر
    لینک

بازنشر کرده است.


پروانه پشت پیله اش حس کرد راهی هست  ورفت
شاید به راه بسته هم باید امیدی بست و رفت..
یداللهی


لینک
بازنشر کرده است.


گاهی هم باید ماند
تا شیرین شدن زندگی دو نفره را
یکبار دیگر تجربه کرد
ماندن جرات می خواهد
ماندن صبر، گذشت و فداکاری می خواهد
ماندن “عشق” می خواهد
…!

لینک
بازنشر کرده است.

عشق
عادت آدمى به ديدارِ آدمى ست.
عشق
گاهى
اندوه بى زيان آدمى ست
در فهم فاصله، خواب، هوا، حوصله...


لینک
بازنشر کرده است.
این روزهــــایم به تظاهر می گذرد…
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست…
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
  • بردیا کیان

    از چه نظر سخته؟ مادی یا روحی
    هر دو تای آنها دائمی نیستند


    مادی که نه روحی افتضاحه

  • amir

    اصلاح روان کار سختیه اما شدنیه , کمک گرفتن از یک نیروی بزرگ را شروع کنید. دردتان را فقط به او بگویید و در مانش را هم از خود او طلب کنید. مردم خودشان آنقدر مشکلات دارند که نمیتوانند به کسی کمک کنند فقط به خداوند توکل کنید

بازنشر کرده است.
گاهی خوابت را ميبينم...
بی صدا،
بی تصوير...
مثلِ ماهی در آب‌های تاريک
که لب ميزند و
معلوم نيست
حباب‌ها کلمه‌اند
يا بوسه‌هایی از دل‌تنگی..

❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌♥️❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌

لینک
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
چگونه
می توانم
آن را
که در قلبم
لَمس کردم را
فراموش کنم!

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌♥️❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌

لینک
بازنشر کرده است.
نمی شود که تو باشی
و شعر هم باشد...
نمی شود که تو باشی
ترانه هم باشد...
نمی شود که شب هنگام
عطر نگاه تو باشد...
محبوبه های شب هم باشند.
نمی شود که تو باشی
من عاشق تو نباشم...
نمی شود که تو باشی
درست همينطور که هستی
و من، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز،
هزار بار،
عاشق تو نباشم!

‌‌‎‌‌‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌♥️❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌
لینک