سرخطِ خبرهای جهان خط لبانت
دنیا شده مبهوتِ دو ابروی کمانت

آنقدر که شیرین سخنی با تو که باشم
شیرین بشود قهوه ام از قند دهانت

وصل است به تو نرخ دلار و تبِ بازار
تغییر کُند ثانیه ای با نوسانت

حتی تو به چینی بزنی حرف قشنگ است
از بس که پدر سوخته زیباست بیانت

رحمی بکن از خانه به ندرت برو بیرون
هرکس که تو را دید شده شاد روانت

آنقدر عزیزی و نظر کرده که حتی
یک عطسه زدی کل جهان شد نگرانت

چشمم که می افتد به تو لکنت بِ بِگیرم
قلبم که نگو طبل زند از هیجانت

من این همه گفتم که به عنوان ارادت
من را بپذیری به صف دلشدگانت

بازنشر