آدمی به امید زنده است. به اینکه دوباره صبح خواهد شد شب، به اینکه دوباره سبز خواهد شد دشت، به اینکه دوباره باز خواهد شد در، به اینکه زمستان چمدانش را خواهد بست، و زمین، لباس خوش‌رنگ سبز بهار را به تن خواهد کرد. آدمی به امید زنده است. به رنگ سرخ شقایق‌ها، به آواز خوش قناری‌ها، به کوچ دوباره‌ی پرستوها، به عطر شب‌بوها، به نم‌نم باران بهاری در راه، و تولد زیبای رنگین کمان، در امتداد هم‌آغوشی باران و آفتاب. آدمی به امید زنده است. به اینکه ماه تا ابد پشت ابر نمی‌ماند، و دوری اجباری این روزهای تلخ، تضمین بوسه‌ها و آغوش‌های گرم فرداست، و لبخند، پاداش شکیبایی‌ها. آری، آدمی به امید زنده است …