مبتلا شدهام به بیخیالی. بیخیالیِ مسموم. انگاری همهچیز بیارزش شده باشد. کمرنگ شده باشد. برای چیزی ذوق نمیکنم. برای چیزی تلاش نمیکنم. و برنامهای ندارم تا وقتی به آن عمل نکردم خودم را ملامت کنم و زور بزنم جبران شود. انگاری به آخرِ همه چیز رسیده باشم. انتهای رویاها. انتهایِ دوستداشتنها. انتهایِ دنیا.
.
👌🏻👏
Sepideh
🙏🙏
«کلبه ی آرامش» نگار
سلام با افتخار دعوتین
لینک