میترا

چون، نمیتونم، اسم،اون کسی رو که دوسش دارم رو اینجا بگم،(همسایه رو به .. بیشتر

میترا
۳,۰۵۱ پست
۲,۴۶۸ دنبال‌کننده
۴۰,۲۶۲ امتیاز
زن
۱۳۷۰/۱۰/۰۶
آروم و عادی
زير ديپلم
ايران، تهران

تصاویر اخیر

موردی برای نمایش وجود ندارد.
بازنشر کرده است.
من، اصلأ به بالای صفحه نگاه نمی کنم که ببینم چه تعداد لایک یا کامنت و یا پیام خصوصی دارم، فقط زیر پست هامو که نگاه بکنم متوجه میشم، حتی خطاب هایی که زده شده رو تا الآن ندیدم، اینم خودش یک نوع تنبلی محسوب میشه.
خوبی، و زیبایی، فکر،کردن،به،میترا، در این است، که حس می کنی در خلوتت با او زندگی میکنی.
سلام،علیکم،روز،جمعه،تون بخیر،
مشاهده ۱۱ دیدگاه ارسالی ...
هر،جوری،که، از، هر ،زاويه اي و تو هر حالتی که نگاه ميكنم ميبينم هنوز به طرز احمقانه و وحشتناكى دوسِت دارم.
بالآخره،روزی،میرم،و در کنار پنگوئن ها زندگی می کنم،حالا می بینید.
خودت،نمیدونی،با هر،لحظه ای، که، به انتظارات هستم،چقدر راحت خسته‌ام می‌کنی.
اگه، قول،بدی، که دوباره، برگردی پیشم، منم بهت قول میدم بهت که در ماه ۵ بار بیشتر کیک خامه ای نخورم باور کن.
سلام،روز،پنجشنبه،همگی،عالی و عاشقانه و بخیر باشه انشاالله.
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
  • میترا

    ꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁ سلام، تشکر،از ،شما، آخر هفته شما هم زیبا و گلبارون، عزیزم.

  • میترا

    ❤آریـAriaــــــــا❤ سلام، عزیزم، روز، و، لحظات زندگی تون شاد و سلامتی باشه انشاالله.

کمی، بیشتر، به، من، فکر، کن،برای دلتنگی ات خوب است.
بازنشر کرده است.
یعنی،آقای سهراب پاکزاد در مورد من گفتند، که،میترا جان،میشه یکم ساده بگردی رو این چیزا حساسم شما کارتون معلومه درسته خاکی و خون گرمی.؟
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
خانم، همسایه،طبقه، پایین، کاچی زعفرانی با نبات درست کرده، و چه عطری تو راهرو پیچیده، منم دعوت کرده، الآن احساس میکنم من و عطر کاچی با هم داریم میریم خونشون.
فکر، نکنم، اگر،یک،عزیز، جانم، که به من بگی، چیزی از تو کم بشه.
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
خانم،هایده،تو، این، آهنگی دارم گوش میدم گفتند، وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میادحالا همین،پیاز، تند، اشک آور، که دارم رنده می کنم،باعث شد به این فکر بکنم که دقیقاً از کدوم جاده قراره بیای هان.؟
سلام،روز، چهارشنبه تون بخیر و خوشی.
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
خلاصه،بعد، از، ۱. ساعت، و نیم بیرون رفتن همون مقدار لوازم شوینده که لازم داشتم رو خریدم و دارم به خونه برمیگردم. امیدوارم کسی خونه رو بهم نریخته باشه،کاش امشب، مامان شامو درست بکنه،تا اگر من کمی وقت داشتم باز برای تو بیشتر بنویسم، میترا.
کمی، خربزه،آوردم،تو بالکن، مامان به گلها آب میده،و داره توضیح میده که این گل رو کی کاشته،و اون یکی رو کی خریده،منم دارم به رفت و آمد اونایی که اومدند پارک نگاه می کنم.
مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...