سکوت
۳۶۶ پست
۲۳ دنبال‌کننده
زن، متاهل
ليسانس
خانه دار
نقاشی

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
°

امیدوارم
به لبخندِ تو که هر صبح بر لبهایم می نشیند
به برقِ چشم های تو
که هر روز چراغ ِ روشن ِ سقفِ دنیای من است
و به مهربانی ات
که گرمی نفس است و دلگرمی ِ قلب
تو هستی!
چه خوب است که تو هستی
و هر بار پلک می گشایم
امیدواری را چون عطر نان تازه
در سفره ی دلم میگذاری
و من هنوز امیدوارم.

بازنشر کرده است.
صبح است
صبح ِخیلی زود !
و بیدار شده ام تا دوست داشتنت را
زودتر از روزهایِ قبل
شروع کنم ...

بازنشر کرده است.
°

گرم است دلم
به دوست داشتنت...
شبیهی به هر چیزی که زیباست
به هر چیزی که دل آدم را می برد
فرقی ندارد
چه روزی
از چه فصلی...
تو عجیب شبیهی به زندگی...


‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌
بازنشر کرده است.
در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو

عالم پرست از تو

و خالی است جای تو

بازنشر کرده است.
🍁من سری دارم و در پای تو خواهم بازید

خجل از ننگ بضاعت که سزاوار تو نیست

به جمال تو که دیدار ز من بازمگیر

که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست

بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
🍁غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست

اول صبح است خیز کآخر دنیا فناست

صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست

یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

بازنشر کرده است.

هر گه که مرا تــــو‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ یار باشی
من یاری این و آن نخواهم



‌‌‌‎‌
بازنشر کرده است.
🍁 زهی خجسته زمانی که یار بازآید
به کام غمزدگان غمگسار بازآید

مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید

دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآید

بازنشر کرده است.
🍁
گريه كن! اي ابر پربار زمستانی
گريه كن زين بيشتر، تا باغ را فردا بخندانی!

گفته بودند از پس هر گريه آخر خنده‌ای‌ست
اين سخن بيهوده نيست
زندگي مجموعه‌ای از اشك و لبخند است
خنده‌ی شيرين فروردين
بازتاب گريه‌ی پربار اسفند است.

ای زمستان! ای بهار
بشنويد از اين دلِ تا جاودان اميدوار:
گريه‌ی امروز ما هم، ارغوان خنده می‌آرد به بار


بازنشر کرده است.
🍁عشق من به تو
اگر پرنده بود...
نه چکاوک
نه کبوتران جلد
و نه حتی مرغان مهاجر
که می روند و باز می گردند

عشق من به تو
گنجشکی تنهاست!
که در زمستان چشم هایت
پشتِ پنجره ای برف آلود و سرد
دست هایت را
همچنان نظاره‌گر است.


.
بازنشر کرده است.
خودت که نمی دانی
اما به صبح می‌مانی
نگاهت
لبخندت
یا همین صبح بخیر گفتنت
گرما و روشنی‌ست
که جان می‌بخشد مرا
بتاب بر من
آفتاب من...

بازنشر کرده است.
🍁منم آن عاشق دیوانه که از غایت شوق

خم زنجیر تو را بر دل شیدا زده‌ام

بازنشر کرده است.
آنکه کارش با دلَست و
نیست او را دل منم

آنکه را مرکب دلست و
پای دل در گل مَنم...