رویا
۲۳۴ پست
۷۸ دنبال‌کننده
۶۰۴ امتیاز
زن

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
وقتي تو باشي ؛ زندگي برايم زيباست ؛ عاشقي برايم با معناست !
وقتي تو باشي ؛ قلبم بي آرزوست ، اي تنها آرزوي من در لحظه هاي تنهايي !
وقتي تو عزيز دلم باشي ؛ همدمم باشي ؛ سر پناهم باشي ؛ طلوع آفتاب برايم آغاز يک روز پر خاطره ديگر با تو است !
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
کوچه ي دلم را براي عبور نگاهت آب و جارو کرده ام
ديگران با عبور لحظه ها مي آيند و مي روند
و اين چشمان توست که عبورش جاودانه است
در ميهماني لحظه هاي با تو
دستانت خالي بود
اما نگاهت پر از شوق
و قلبت پر از احساس
از تو هيچ نمي خوام
جز نيم نگاهي پر از شوق و احساس
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
اگه ميخواى كسى رو واقعا بشناسى، بهش ارزش بده آدمى كه ارزش عوضش نكنه هيچى نميتونه عوضش كنه
بازنشر کرده است.
میگن هیچوقت نمیدونی چی داری، تا وقتی که از دستش ندی. ولی من فکر میکنم همه دقیقا میدونن چی دارن! فقط فکر میکنن هیچوقت از دستش نمیدن
بازنشر کرده است.
از دل برود هر آن ك از ديده برفت
اي بسوزد ريشه اين ضرب المثل هاي دروغ
بازنشر کرده است.
حس قشنگیه یکی نگرانت باشه یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده و سعی کنه ناراحتت نکنه!
حس قشنگیه وقتی جدا میشی ازش
پیام بده عزیزدلم رسید؟!
حس قشنگیه یهو بغلت کنه یهو تو جمع در گوشت بگه: دوستت دارم بگه که حواسم بهت هست قشنگه ازت حمایت کنه وقتی حق با تو نیست.
آره دوست داشتن همیشه زیباست.
بازنشر کرده است.
ﺍﮔر ﺑﻪ همسرت ﻣﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﯽ
ﺍﮔرﺑا همسرت ﺗﻔﺮﯾﺢ ﻧﮑﻨﯽ
ﺍﮔﺮﺑﺮﺍﯼ همسرت ﻫﺪﯾﻪ ﻧﺨﺮﯼ
ﺍﮔﺮهمسرت ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻧﮑﻨﯽ
ﺍﮔﺮهمسرت ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﻨﯽ

دیگری اینکار را خواهدکرد!

‌‌‌ ‌
مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
بازنشر کرده است.
تا عذر زلیخا بنهد منکر عشاق

یوسف صفت از چهره برانداز نقابی

بی روی توام جنت فردوس نباید

کاین تشنگی از من نبرد هیچ شرابی
بازنشر کرده است.
تُو ڪہ باشے
خیال هم زیبا مےشود ،
غُل‌غُلہ در آغلِ هوشم مےاُفتد
وَ برّه‌هاے نُو پا
یَلہ مےشوند بہ چراع
در بہارِ گَرینِ گردنت !
خیال ڪہ زیبا باشد
بار وُ بُنہ مےبندم بہ سَمتِ ڪوچ
تا الوندِ سینہ‌اَت
ییلاقے تابستانے
ڪہ شب از هوش مےرَوَم
روےِ مخملے ڪہ
تلاوت مےڪُنَد مہتاب را
وَ صبح بَرمےخیزم
بہ هیا بانگِ سرخوشے
ڪہ مےآید از بامِ پلڪ‌هایت !
تُو ڪہ باشے خیال
زیباتَر از زیبا مےشود ،
لَم مےدَهَد بَر مَخده‌ے ڪلمات ،
در باغِ فوّاره‌هاے گلویت ...
خیال ڪہ زیبا باشد
زمستان
نان از تنورِ گَرمِ دست‌هایت
توشہ مےبندم
وَ باز دوره مےڪُنَم سَفَر را
در سرزمینِ خُرّمِ بہارانت ...
بازنشر کرده است.
پایش به جهان گشت گشوده
شیرین عسل سرخ لبم فرش گشوده
رویش به مثال ماه رخشان
زیبا رخ من چشم گشوده
بازنشر کرده است.
چه کسی حرف مرا می فهمد؟

چه کسی درد مرا می داند؟

در پس پرده ی اشک چشمم

چه کسی راز مرا می خواند؟