Dream City

دیگه غم کافیه واسه این قلبِ غم آلود
میخوام دریا بسازم از این آبِ گل آلود

یه وقتایی باید
خاطرات و اتفاقاتِ بدِ گذشته رو
مثلِ سیگارت دود کنی و رد شی
واگرنه ، از آینده جا میمونی

اگه بینِ آدما گم شدی
پناهگاهِ تو دلِ منه

وقتی از شرایط سخت بیرون میای
تواناییاتو میشناسی و رشد میکنی
اما خیلیا نمیتونن این شرایطو رد کنن
و یجایی از زندگی گیر میکنن
دچار کمبود و حسادت میشن
امیدوارم تو اونی باشی که بهش حسادت کنن
امیدوارم شبیه حرفات باشی
یه روز تنها میمونی میفهمی هیچ رفیقی نداشتی
یه روزم به خودت میای میبینی ،
چقد بیخودی واسه چه آدمایِ بیخودی انرژی گذاشتی

به دل ـم قول دادم چشمات مالِ منه
منو ببین ؛
لعنت به اونی که بخواد دل ـتو ببره

امروز سیاه‌ترین و بدترین روز بود
ازت می‌خوام بیخود منو متقاعد نکنی که
لا‌به‌لای این روزا و شبا
لحظه‌های خوبی پیدا میشه
چشماتو باز کن
با دقت نگاه کن
زندگی پر از درد و سختیه
با اینکه
اتفاقای خوب هم به وقتش میوفته.

【 حالا از آخر به اول بخون 】

بزرگترین مشکلِ من
اینه که
بیشتر از ارزش واقعی آدما
بهشون بها میدم

دیگه دنیایِ آدمارو نمیفهمم من
دیگه نه دوستامو میشناسم نه آشناهارو
حتی یادم نیس از کدوم روز بود که تنها شدم ولی
اگه انسان بودن تعریفِ آدمایِ اطرافِ منه ،
پس من مالِ یه سیاره دیگه ـم

توام اگه ساده ای جات توو دلِ ماست
توام اگه خسته ای آرزومه آرزوهات

هرکی ادعا کردو فهمیدیم قیمتش چنده
چه دلِ پُری داریم پشتِ این نقابِ خنده

وقتی همه ـیِ اون شرایطِ سختو با غم گذروندم
به خودم قول دادم شادترین خانواده رو بسازم

وقتی میبینید آدمهای پوچ راجب زندگیتون، عقایدتون، خطِ فکریتون،
اهداف و خواسته هاتون حرفایِ بیخود میزنن و مسخرتون میکنن،
این دیالوگِ گیم اف ترونز رو به یاد بیارید که میگفت :
"A Lion Doesn’t Concern Himself With The Opinions Of The Sheep"
یه شیر هیچوقت خودشو نگرانِ عقاید گوسفندا نمیکنه

تو مرهم شدی واسه روحی که از آدما خسته بود
تو آدمیو عاشق کردی که دلو از سینه کنده بود

من آثارِ هنریِ زیادی دیدم
اما هیچکدومشون
به اندازه چشمات منو متحیر نکرد

به خودم سخت میگیرم تا زندگی
به اونایی که دوستشون دارم
سخت نگیره