مامانم که شیشه پاک کن میخرید ، لحظه شماری میکردم تا اون ماده داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !
بالای رستوران با فونت بزرگ نوشته بودن رستوران بزرگ رایگان
خلاصه کم مونده بود گارسون رو هم بخوریم که صاحب رستوران اومد گفت فامیلیم رایگانه
غذاها رایگان نیست گفتم در جریان باشید دوستان
دو هفته تمام ظرف شستیم
از بانک زنگ زدن خانمه پشت تلفن گفت خونه میخوای!؟ گفتم آره چرا که نه
گفت پس قسطاتو پرداخت کن تا خونتو مصادره نکردیم
دیشبﺩﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﻣﻨﻘﻞ ﮐﺒﺎﺏ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﺯُﻝ ﺯﺩﻩ ﺑﻤﻦ
ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻼﺍﺍﺍﺍﺍليه ﺑﻼﺍﺍﺍﻝ
ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ
دو ساعت کولرو شستم و سرویس کردم و پوشال نو انداختم و ..
بعد داد زدم گفتم روشن کنید، کولر بغلی روشن شد
شما هرچی میخواین بگین ولی من هنوزم ببینم تلویزیون باب اسفنجی یا پلنگ صورتی نشون میده میشینم نگاه میکنم...
بابام یه شامپو غذایکاملِ مو خریده بود!
الان اونقدر آب قاطیش کرده دیگ در حد کیکوساندیسِ مو هم نیست
دقیقه میری بیرون،برگشتنی باید یه ساعت بری
تو فریزر کنار سبزی کوکوها بشینی تا دمای بدنت متعادل بشه
۶ ماهه از خورد و خوراک و شام و ناهارم زدم که
لاغر شم
هرکی میبینتم میگه معتاد شدی ؟
یبارم خودم تنها تو خونه بودم
۱۰تا کتلت درست کردم
موقع خوردن باز به خودم ۲تا رسید
پیتزا یه جوریه که دو قاچ ازش میخوری بعد سیر میشی
ولی میدونی اگه بقیشو نخوری بعدا مثه چی پشیمون میشی
شما با مامان من مثلا سر شارژر گوشی بحث کن
آخرش میبینی داری در مورد اینکه چرا اون شب دیر اومدی خونه جواب پس میدی
من اگه دو دقیقه به پایان عُمرم مونده باشه، یه سر میرم تو خونه ی این همسایه بغلیمون،
ببینم تو این چند سال، با دریل، رو دیوار داشته چیکار میکرده!
پدافند غیر عامل فقط بابام
۱۰ تا کارت بانکی داره
هیچکس هم نمیدونه پولا توی کدومشه
حیف نون ۲سال میره سربازی کارتشو که میدن
میگه ای بابا اینو که دارم گواهینامه میخوام
سالومه
دقیقا
مهران