اگر نزنیم، میگویند گندهگوی خاورمیانه جرئت انتقام ندارد؛ اگر پایگاههای نیابتیشان را بزنیم، میگویند باز زورتان به اسرائیل نرسید و کردستان عراق را زدید؛ اگر قلب اسرائیل را بزنیم، میگویند موشکها در آسمان رهگیری شده و چیزی اصابت نکرده؛ اگر ویدیو اصابتها منتشر شود، میگویند به بیابانها خورده؛ اگر رسانههای اسرائیلی تایید کنند که دقیقا به پایگاه نظامی خورده، میگویند گور خودتان را کندید، اسرائیل پاسختان را میدهد؛ اگر رسانههای اسرائیلی بگویند گزینه پاسخنظامی از میز رژیم حذف شده، میگویند اصلا چرا پول ما را صرف موشک کردید؛ تسلسل بیوطنی و بیجربزگی بزدلهای نقزن پایان ندارد. کام شیرین این واقعه فراتاریخی را با پرداختن به ترسوهای غرغرو برای خودتان تلخ نکنید. ما میدانیم زدهایم؛ آنها هم میدانند که خوردهاند؛ «اصلا هم درد نداشت» های دنبالهی فارسیزبان و تهراننشین امت اسرائیل چیزی را تغییر نخواهد داد.
قرار بود هیچ موشکی و هیچ پهبادی به اسرائیل نرسه😂
رسیدن موشکهای ایرانی به ایلات (شاید هم پهپاد) و جیغهای مکرر صهیونیست های فراری...
هنوز کشته نشدید این همه کولیبازی در میآورید...
به اندازه یک درصد فلسطینیها اگر کشته و زخمی بدید دقیقا چه کار میکنید؟
ظاهرا گنبد آهنین شوخی بیش نبوده...
ایران رَب و رُب صهیونیستها را به هم پیوند داده است... بیش از 150 فروند موشک به همراه 400 فروند پهپاد شمال تا جنوب سرزمین های اشغالی را در هم کوبید...
این تاریخی ترین حمله موشکی در جهان تا به امروز است.
صهیونیستها در آشفتهترین خوابهای خودشان هم چنین صحنه هایی را نمیدیدند....
این جماعت قاتل و بزدل فکر میکنند همیشه با راکتهای فلسطینیها مواجه هستند، نمیدانستند که کلاهک1500 پوندی و دو هزار پوندی چه دردی دارد...
خبرنگار اسقاطیلی
سال ها ایران از نیروهای نیابتی برای حمله به ما استفاده کرد. امروز ایران به اسقاطیل اعلام جنگ کرده است و مستقیم و آشکارا حمله می کند.
این "یک روز دیگر " نیست. این تغییر نظم موجود و آغازی است بر عصر جدید در خاورمیانه
«خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده. ما چه کار کنیم؟»
ایران امشب یکی از دراماتیک ترین عملیاتهای نظامی جهان را در قالب یک کار رسانه ای هالیوود گونه تمیز به رخ جهانیان کشید...
قسم به شباهنگام مجاهدان
به هنگامهٔ نواختن شیپور جنگها
قسم به لحظه خشم مستضعفان
و لحظه بیرون آمدن دست خدا از آستین مظلومان
قسم به لحظه پیچیدن نوای هوهوی ذوالفقار
در دشت ساکت مستکبران سر درگریبان فرو
و سوگند به سرریز شدن یکباره صبر شیعیان
که ما عمری منتظر این شب بودیم
دههها و قرنهای متمادی
صبر در گلویمان حناق شده بود
بغض در گلویمان سنگ شده بود.
از پس ترور دانشمندانمان در کف تهران
و کشتهشدن ژنرالهایمان در شام
از پس دیدن کودکان خونین و زنان گریان مسلمان
حالا وقت نبرد رسیده؛ ما منتقم تمام مستضعین تاریخایم. تمام آنها که قرنها زنجیر بر گردههاشان افکندید. حالا ورق برگشته؛ ما امت محمد را به ضرب موشکهای سالها انتظار کشیده در انبارها، از چنگال خونین جهود نجات خواهیم بخشید. امروز مجاهدان علی، سربند بسته و شمشیر حمایل کرده، هوس خیبری دیگر دارند. پس راه فراری برایتان نیست. پایگاههایتان خاکستر و خانههایتان بر سرتان خراب خواهد شد؛ که ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت.
وما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى...
یکی هم بود که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد.
عید فطر آمد و هجرانِ تو افطار نشد...
بر سر بام بیا، گوشهی ابرو بنمای
روزهگیران جهان منتظر ماه نو اند
یک ماه به دنبال رخ ماهِ تو بودیم...
Parsa
جهان و تحولاتش به شکل عجیبی به سمت مشترک شدن سرنوشت انسانها سیر میکند؛ به سمت دردها و دلمشغولیهای مشترک. هر معرکهای دو جبهه دارد و هر انسانی یا این سو است یا آنسو. همه اینها مقدمه یک اتفاق جهانی است که مسئله مشترک انسان و تاریخ را برای همیشه حل خواهد کرد. آخرین تیری که در چلّهی کمان خلقت نهاده میشود، آنهنگام شلیک میشود که همهی انسانها معرکهی حقیقی و دو سوی حق و باطل معرکه را بشناسند و هیچگاه در تاریخ مثل امروز چنین نبوده است.
فرزندی که در زهدان تاریخ منتظر تولد است، با درد بسیار متولد میشود. دردهای بزرگِ الان مقدمه اتفاقات بزرگ و فراتر از تصور ما در آینده است.
Parsa
ممنونم