احساس میکنم که وجودم رو دشتی از تاریکی فرا گرفته. فقط دارم حرکت میکنم و بدون توجه به چالهها و گودالهایی که باعث میشن زمین بخورم، سعی میکنم که از حرکت باز نمانم. جدیدن اینجوری شدم و واقعن دارم عذاب میکشم. انگار بند بند وجودم درد رو احساس میکنه و نمیدونم چه زمانی این سیاهی تموم میشه. حتا نفس کشیدن هم برام سخته و فقط میتونم به حال خودم گریه کنم.