تو مثل منی برف
راه میروی و آب میشوی.
با علمی لدّنی
پنبه بر جراحت سال میگذاری
میبینم اسفند را عصازنان
به سوی بهار میرود.
تو مثل منی برف
آتش را روشن میکنی
تا در هرمش بمیری
یاسهای تابستانی ادای تو را در میآورند
پروانهها که تو را ندیدند
عاشق او میشوند
نکند سرنوشت مرا جایی دیدهای برف.
............
ببین چه جهان بدی شد
آفتاب را
داور تو قرار دادهاند
و تو با پایی لرزان به زمین مینشینی
پیداست که میشکنی برف.
تا قَدرت را بدانند
با سنگریزه و خرده شیشه فرود آ
فکر میکنم سرنوشت مرا جایی دیدهای برف.
آب شو
آب شو! موسیقی منجمد!
و بیا و ببین
رنج را تو کشیدی
به نام بهار
تمام میشود ..
☆
Faryad
عاااااااااااااااااااالی
shahin
زیبا ..مثل همیشه
☆Setare shaeghian☆
عاااااااااااااااااااالی
مرسی از شما ..
☆Setare shaeghian☆
زیبا ..مثل همیشه
سپاس از توجه شما ..
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک