🍁مرغ خوش آواز🍁
من آن مرغ خوش آوازم که دنیایم قفس گشته
غم هجرانت آوازی ست که با من هم نفس گشته

نمانده طاقت و تابم نظر کن سوی من امشب
سرابی بود بی پایان نشانت خار و خس گشته

من و شب های تنهایی سراسر هر دو را جنگم
به خون دل بغلططم من به دست تو هوس گشته

که من هستی و بودم را به دست تو فنا کردم
ز بیداد ستم هایت شب و روزم عبس گشته

ز بعد رفتنت تنها شدم بر خود جفا کردم
زلیخای وجودم ، وقف دیدارت قفس گشته

بازنشر