در پس هر قضاوت شما
يك نفر مى جوشد
يك نفر مى سوزد
يك نفر مى ميرد
قبل از آنكه زبانت
آلوده ى كشتن كسى شود
حرفهاى خامت را
بگذار خوب بپزند..
از خـــــــداوند پرسیدند :عزیـــــزترین بندگــــــان نزد شما چه کسانی هستـــــــند ؟
خــــــــــداوند گفــــــت :
آنها که که می توانند تــــــــلافـــــــــی کنند امــــــا به خاطر مـــــــــــــــــن
مـــــی بخشــــــــــــند!!
مرا مست کردی، شرابی مگر...
تا نظر در خود کنم
بینم که چشمم سوی اوست...
چشمِ خود بستم که دیگر
چشمِ مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد:
دیوانه! من مىبینمش..
مائیم ..!
و تو ای جــــــــان
که جِگر گوشه مایی ....!
تو را صبا و مرا آبِ دیده شد غَمّاز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
حضرت حافظ
در ازدحام دنیا
اگر انسانی را یافتی
که تو را میفهمد رهایش نکن
چقدر آنها که ما را نمیفهمند بیشمارند...
گاهی وقتها دلت میخواهد،
با یکی مهربان باشی...
دوستش بداری وَ برایش چای بریزی!
گاهی وقتها دلت میخواهد
یکی را صدا کنی بگویی سلام،
میآیی قدم بزنیم؟!
گاهی وقتها دلت میخواهد
یکی را ببینی
بروی خانه بنشینی فکر کنی وَ برایش بنویسی
گاهی وقتها...
آدم چه چیزهایِ سادهای را ندارد!
هیچکس نخواهد فهمید !
در زندگیِ هر آدمی
یک نفر هست
که دوست داشتنی ترین پنهانِ دنیاست
این غم انگیزترین شعر جهان خواهد شد…
شاعری واژه به سر دارد و معشوقی، نه…
“افشین واعظی”
چقدر ضعیف و کوچکند
آنهایی که وقتی اشتباه می کنند،،،
نه توانایی اقرار به اشتباه دارند،
نه قدرت عذرخواهی!
اسمش را می گذارند غرور،
و به آن افتخار می کنند.!
آدم بودن به اینه که
یه حس خوب از خودت
تو دل آدما بذاری🤍
میتوان ساده زندگی کرد
ساده زیست
و از شادیهای کوچک لذت برد
فقط کافیست باورداشته باشیم لذت
شادی در داشتن چیزهای بزرگ نیست…
محبوب من تمام چیزی که
ذهنم را اشغال کرده
این است که حال تو
و حال چشمهایت خوب باشد...