از دنیای واقعی خستهام از مجازی دلسرد...!
بیا هردومون با نیزه دور آتیش آگومبا گومبا گومبا بگیم و برقصیم...!
همسرم گفت برو دوتا چای بریز بخوریم،گفتم تو مثل آبتینِ شاهنامه نیز توسط ضحاک کشته میشوی، کمی سکوت کرد فهمیدم حرفم جالب نبود برای همین نرفتم چایی بیارم خودش رفت دوتا آورد...!
در ۱۶ سالگی زیبا نبودم اما زندگی زیبا بود...!
بعضی وقتا که دارم پیاز پوست میکنم انگار سر قبر یک آشنا نشستم و اشک میریزم فقط فرقش اینه که خودمو نمیزنم...!
هرشب وقتی اینجا خداحافظی می کنم فکر میکنم من میرم پشت علف ها گم میشم شما میمونید با گل اقاقیا...!
ته مانده ی این کاسه سوپ جو ام را به یاد تو سر میکشم همین قدر لطیف همین قدر عاشقانه...!
گاهی فکر می کنم سرخپوستها با اسکیموها متحد شدند که به من حمله کنند...!
سلامی به زیبایی گل های مریم...!
شب خوب و رویایی داشته باشید نماز و روزه هاتون قبول باشه انشاالله خدانگهدار تون...!
هیچ کس به اندازه خود ما با ما بد رفتاری نمیکند آن طوری که ما خودمان را قضاوت می کنیم بدترین قاضی ها هم نمیکنند...!
من تو خونه هروقت از دست کسی خیلی ناراحت بشم تنها کاری که می کنم خودمو میزنم بعد که آروم شدم میگم استغفرالله ربی و اتوب الیه...!
کاش میشد برگردم به دوران دبستان کلاس سوم اون نقاشی که با سختی کشیدم دادم به میترا حسنک زاده رو ازش پس بگیرم چون از اون موقع تا الآن با من قهر کرده...!
بعضی از حرف ها مثل جادوی سیاه میمانند میتونن بدترین آسیب ها را به طرف مقابل بزنند...!
گاهی وقت ها چیزی رو تو زندگی از دست میدی که همون موقع متوجه نمیشی بعدا میفهمی چی رو از دست دادی مثل از دست دادن مریم که بعد میفهمی چه شکری خوردی...!
اگر یک روزی نوه دار بشم بخوام براش قصه بگم هر شب یدونه از پست های خودمو با تعداد دقیق لایک های دریافتی رو براش تعریف می کنم...!
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک
m͎a͎h͎y͎a͎
تولدتون مبارک
بهترینها براتون رقم بخوره