علی فتحی نژاد ( میلاد صابری سابق )

وقتی صدای تو ، به دل آهنگ می شود
خاکستری جانم از آن رنگ می شود

غم روی غم اگرچه نشسته ، صدا ی تو
توپ است و وقت بازی هفسنگ می شود

آشفته می شوم ولی انگار قلب من
با وزن صدای تو هماهنگ می شود

سر ، مثل سالنِ تهی ، پژواک پشتِ هم
مغزم از این طنین و طپش مَنگ می شود

چنگ است اگر دویدن نبضم به زندگی
با ضربِ صدای تو سه لاچنگ می شود

از ارتعاش خنده ی نابت تمامِ من
نزدیکِ شیش و هشت ، از این لَنگ می شود

در پرده ی کلیدِ تو من کوک می شوم
با فالش ها همه اعلان جنگ می شود

خندید هر که این همه وهم و خیال دید

گاهی
دلم
برای
خودم
تنگ
می شود

💖zan714heb💖
علی فتحی‌نژاد
۱۸ / ۱۱ / ۱۴۰۰
سرایش : ۱۸:۱۵

درود ها 🖐️🌺

...🌺

👌👌🌺

درود بر تو
بعد از ضبط شد ۶۹۰ مگابایت
مجبور شدم با دو تا اپلیکیشن پیاپی حجم رو بیارم پایین که کیفیت خیلی افت کرد
حدود ساعت 3 صبح بود
بعضی مواقع نوازندگی ، دستام و چشمام بیدار بودن اما انگار مغزم خواب می‌رفت ، نمی دونستم دارم چی کار می‌کنم
به بزرگواری‌ت ببخش 🙏

💖zan714heb💖
( اشتباهی حذف کردم ، مجبور شدم دوباره ارسال کنم ،عذر🙏🌺 )

در چشم مستت مُستتَر از آسمان تفسیرها
در هر نگاهت منعکس شرحی از آن تصویرها

حُسن است یا ترکیبی از آرایه‌های معنوی
در آن شمایل مُنجَلی از لامکان تاثیرها

بر دامگاه دنیوی تابید هور مهر تو
دیگر نمی‌ترساندم نیرنگ آن نَخجیرها

در پیشگاه کبریا گفتم ز درد اشتیاق
هاتف ندا زد عاشقا حکمت بود تاخیرها

ما را نه این تصمیم بود ایزد به دل‌هامان نمود
صبر است اینجا لاجرم آنجا بود تدبیرها

در خواب بینند آنچه را در دل نگهبان بوده‌ایم
ما را بشارت نوش باد مستغنی از تعبیرها

گفتم تحمل چون کنم دل را نباشد طاقتی
گفتا رضایت بایدت بر قسمت تقدیرها

ای دوست بی‌تابی مکن در شام هجران عاقبت
صبح وصالش بر دَمد در سایه ی تحذیرها

💖zan714heb💖
#ما_اونجا_خونه_داریم علی فتحی نژاد
۲۲/۱۱/۱۴۰۱

در نهایت
آنان که بر دوست ، دشمن ، حریف ، رقیب ، زندگی ، مشکلات ، مرگ و ...
لبخند می زنند
برندگانند👌👌🌺

علی فتحی‌نژاد

نقش اصلی سریال‌های طنز معمولا یک آدم معتاد به مواد مخدر و بی قید و بند ، یا چند سارق و خلافکار و ...
سریال‌های جدی هم معمولا چند نقش خلافکار و پر از غم و مصیبت و مشکل و اصطکاک آدم‌ها با هم و نقشه‌های شوم و ...

اینکه یک سریال ، مثلا چهل قسمتی پر است از نمایش مشکلات و بزهکاری و بی فرهنگی و خباثت و .... با یک مجلس ازدواج چند ثانیه‌ای البته آن هم محدود ، در قسمت آخر جبران نمی‌شود
اگر اکنون هویدا شده که شخصیت انسان‌ها تحت تاثیر چیزهایی است که می‌بیند و می‌شنود و افرادی که با آن‌ها در تعامل است و مطالعاتی که دارد و جغرافیایی که در آن زیست می کند و کلا هر آنچه که با آن‌ها در ارتباط است ، باید بدانیم ، با دنبال کردن و دیدن این نمایش‌ها و سریال‌ها ، خودمان و خانواده‌های‌مان به مرور و غیرمحسوس شبیه نقش‌های تشکیل دهنده‌ی همین نمایش‌ها و سریال‌ها می‌شویم
آگاه باشیم ، چه به خورد روح خودمان و افراد خانواده می‌دهیم
حاکمیت که البته تکلیف‌ش معلوم است
حکومت بر مردم افسرده و ناکارآمد با اذهان محدود و گرفتار در فساد و بزهکاری ، بسیار راحت‌تر است
علی فتحی‌نژاد
🌺🌺🌺
#میلاد

خوشا آنکس که یاری یکدل از دنیا به بر دارد
جهانش دائم از آن همدلی نیکو اثر دارد

به لبخندش غمِ گیتی شود از انگبین بهتر
نه با روی دُژَم اندوهِ عالم سر به سر دارد

کنارش مامن مهر است و انس و جلوه‌ی احساس
نه در آغوش ، یارش صحبت از یارِ دگر دارد

ز تنهایی گریزد هر که یارش مهربان باشد
ولی بی مهریِ معشوق ، تنهایی ثمر دارد

ز تقصیر ار بود عذر آدمی تا عرش پا گیرد
به تحقیر آن خطا اما بسی انکارتر دارد

چو من لم یشکرالمخلوق پس لم یشکرالخالق
نه تواب است او کز عذر نزدِ کس حذر دارد

چو دیگر نیست قلبم را بر این غم یاری سازش
سپردم روز محشر زین جفا آن پرده بردارد
علی فتحی‌نژاد
سرایش : 10 / 02 / 1401 🌺🌺🌺

مهرت ای دوست نوازید چنان جان مرا
که نسیم سحری عارض گل در صحرا

گوهر دل بدرخشید ز روی مه تو
عشق یارید زبانم به میان شعرا

خنده زد صبح امید از پس تنهایی شب
مثل یک معجزه در رخوت عمر گذرا

عشق تو جان مرا در صدف خویش کشید
در رخشان شدم از هر گهر و گنج ورا

قلبم از هر سخنت رایحه‌ی تازه شنید
جشن میلاد دوباره‌‌ست در این کهنه سرا

به کنارت غنی از منت اغیار شدم
چو ندیمی به شبی گشته وزیرالوزرا

جان من گر قدمت بر سر چشمم بنهی
همه تن فرش شوم هیچ مپرسم که چرا؟

علی فتحی‌نژاد
سرایش : ۱۵ / ۱۲ / ۱۴۰۰

می گویند در بلادِ کفر
آزادی‌های فردی باعث شده ، آدمیان روز و شب به هم مشغول و اجناسِ مقابل ، مکرر در هم آمیخته و به خطا ( گناه ) در تکاپو‌ باشند
دریغ از ذره ای تفکر و تعقل که پس این همه پیشرفت و توسعه و علم و ... کار کیست در آنجا و چگونه شکل می گیرد؟
مگر در مملکت خودمان
این گروه آقایانِ زن باره و بانوان تن فروش ، چه چیزِ مفیدی ایجاد و در خدمتِ بشر قرار داده اند که اینگونه تبلیغات دروغ را باور می کنیم
اصلا مگر انسانی که دائم به زیر شکمش فکر می کند و در تلاش برای رضایت آن اژدهای سیری ناپذیر است می تواند علمی بیاموزد ، کشف قائل اعتنایی بکند یا اختراع سودمندی داشته باشد
ملت ساده لوح
جامعه ی دین زده
🌺🌺🌺
#میلاد

@Zan714hen پشت حرف های یک برادر …

پشت نوازش ها …

سرزنش ها …

پشت تمام نگاه های معنی دارش …

پشت سکوتش …

پشت لبخند های پراز رازش …

عشقی است پنهان تر از تمام محبت های دنیا ممنونم که هستی داداش گلم آقامیلادعزیز دوست قدیمی

دلم گرفته بود
یک مقدار ساز زدم
گفتم یک قسمتش رو هم با دوستان به اشتراک بگذارم🌺🌺🌺

جهت یادآوری🌺🌺🌺

آیفون : وضعیتی در گوشی ثابت یا تلفن همراه است که صدای نفر مقابل بلندتر پخش می‌شه ( به جز برند اخیر گوشی )
اف اف : گوشی درب بازکن ساختمان
تاید : اولین برند پودر لباسشویی در ایران ، پس در حالت کلی ، پودر لباسشویی درسته
ریکا : اولین برند مایع ظرفشویی در ایران ، پس در حالت کلی ، مایع طرفشویی درسته
تکدانه: از برندهای معروف و باکیفیت آبمیوه های صنعتی ، و اگر منظورمون آبمیوه پاکتی یا تتراپک هست باید درست بگیم
ساندیس: مثل نمونه ی بالا ، آبمیوه های دوی پکِ این برند خیلی معروف بود
تی تاپ : یک برند معروف و قدیمی کیک لایه ای که شرکت سالمین تولید می کنه ، پس مثلا تی تاپ شیرین عسل اشتباهه و کیک لایه ایِ شیرین عسل درسته
دلستر : یک‌ برند معروف ماء الشعیر ( آب جو ) گازدار و به قول خودمون حلال و اسلامیه ( فاقد الکل ) که شرکت بهنوش تولید می کنه. پس در حالت کلی دلستر اشتباهه
سن ایچ هم یک برند آبمیوه و شربت صنعتیه‌ و به عنوان نمونه نباید بگیم سن ایچِ اُنیک یا سن ایچِ وجین و باید بگیم شربتِ ...
کنسروِ ماهیِ تُن درسته ، نه تن ماهی و میشه به اختصار گفت کنسرو ماهی
م ص 🌺🌺🌺

عهدی است با نگارم زآن روز ، روز باران
هم آسمان ببارید هم چشم‌مان هزاران

گفتیم در ره عشق اکنون فراق باید
پیوندمان بدانجا موعود رستگاران

در سایه ی درختان هر یک رسید اول
در انتظار ماند نزدیک جویباران

آن یک رسید دستش در دست یار دارد
خرم به هم خرامیم در دشت و کوهساران

در آن وصال گوییم از روزگار هجران
در چشم هم بشوییم این رنج روزگاران

جانا اگر که بستم این دیده وقت دیدار
با چشم دل ببینم آن به ز گلعذارن

هر جلوه ات شرابی سرخ است بهر قلبم
مستم از آن بشارت پنهان ز هوشیاران

هر روز تازه سازم بر روی جامه ی خویش
آن بوی خوب معهود آن یک ز یادگاران

هر شب نسیم‌م آرد از کوی تو پیامی
آن جان‌فزا نفس را بر جان من بباران

گفتیم حلقه ی عشق بر جانِ دست داریم
آن را ستاند تقدیر باشم ز شرمساران😞

بر عهد خویش ماندم در زمهریر هجرت
امید کین این زمستان روزی شود بهاران

علی فتحی نژاد
سرایش 11 / 1 / 1401
💖zan714heb💖

بوسه بر ماه

ابی
🌺🌺🌺