علی محمد.

مطالعه.تدریس. و بررسی تاثیرات زیان آور مواد شیمیایی و فیزیکی بر روی س.. بیشتر

علی محمد.
۱۹۶ پست
۱۷۲ دنبال‌کننده
۱,۰۲۱ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۶۹/۰۹/۱۷
دکترا و بالاتر
توکسیکولوژی...Toxicological
دین اسلام
ايران، تهران
زندگی با خانواده
سربازی رفته ام
سیگار نميکشم
گرایش سیاسی ندارم
سیاحت.شعر.
ایفون
سراتو

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
روی بنمایی و دل از من شوریده ربایی
تو چه شوخی که دل از مردم بی‌دیده ربایی
تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی.....
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • ꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁

    ❄️سلام آقاعلی محمد
    💓روزتون به طراوت شبنم
    ❄️و به زیبایی برف زمستان
    ❄️در زندگی هیچ چیز
    💓مهم تر از این نیست
    ❄️ که قلباً در آرامش باشیم
    ❄️الهی همیشه قلبتون
    💓پر از عشق و آرامش باشه
    روزتون بخیر و نیکی☕️

  • علی محمد.

    سلام زهرای عزیز ومهربون .
    لطفتون زیاد ..
    ممنونم خیلی بزرگوار وعزیزی...

بازنشر کرده است.
چه می‌شد آه ای موسای من، من هم شبان بودم
تمام روز و شب زلف خدا را شانه می‌کردم
نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم
اگر می‌شد همه محراب را میخانه می‌کردم.......
بازنشر کرده است.
بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و محرم راز است
ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
کبوتری که زیادی بلند پرواز است.....
بازنشر کرده است.
چون بلبل مست راه در بستان یافت
روی گل و جام باده را خندان یافت
آمد به زبان حال در گوشم گفت
دریاب که عمر رفته را نتوان یافت..
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
چرا مردم نمی‌دانند
که لادن اتفاقی نیست،
نمی‌دانند در چشمان دم جنبانک امروز
برق آب‌های شط دیروز است؟
چرا مردم نمی‌دانند
که در گل‌های ناممکن هوا سرد است؟
بازنشر کرده است.
از اهل زمانه عار می‌باید داشت
وز صحبت‌شان کنار می‌باید داشت
از پیش کسی کار کسی نگشاید
امید به کردگار می‌باید داشت.....
بازنشر کرده است.
جنون مرا گرفت و حذبه ی نگاهت ، آه ! نه
بگو چگونه خوانمت؟فرشته؟ نور؟ ماه ؟  نه
تو برتر از تمام واژه های عاشقانه ای
شبیه آن خدای ناشناس جاودانه ای
بیا و دست خسته ی مرا بگیر، می شود؟
به عشق اعتماد کن وگرنه دیر می شود
قسم که با تو می شود به شوق قله پر کشید
شراب را  ز بوسه هات جرعه جرعه سر کشید......
مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...
  • صبا

    لایک...زیبا.
    شبانه با نگاه تو ، رنگ سپیده می شود
    گل از تماشای رخت چه آبدیده می شود

    پیش شراب چشم تو ، باده کنار می رود
    سری که گرم عشق توست به سمت دار می دود

  • علی محمد.

    ممنونم‌صبای عزیز.
    دیدونگاهتون به شعر زیباست
    شعر تونم قشنگو زیباست.

بازنشر کرده است.
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
 
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
 
فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را
زحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
 
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
 
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
 
فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را
زحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
 
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم....
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
  • ꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁

    ✨♥️💫سلام دوست مهربانم
    ✨♥️💫در این دنیا
    ✨♥️💫دو چیز بهترینند:
    ✨♥️💫"زندگی کردن"ازسرشوق!
    ✨♥️💫و "خندیدن" از تہ دل... !
    ✨♥️💫از صمیمـ قلب
    ✨♥️💫هر دو را برایتان از
    ✨♥️💫خـــــداونــــــد
    ✨♥️💫مهربان خواســتارم..
    ✨♥️💫اول هفته اتون به عشق و آرامش
    لینک

  • علی محمد.

    ممنونم زهرای عزیز ومهربون
    لطفتون پایدار .
    روزتون زیبا ودل ارام...

بازنشر کرده است.
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
 
ملول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
 
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
 
حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم.......
بازنشر کرده است.
عروس باغ و بهارم به خواب دوش آمد
که بانگ بلبلم از نیمه شب به گوش آمد

سحر به بوی گلم دیده باز شد کز در
به عشوه دختر خندان گلفروش آمد

به شادباش بهارم شکوفه بر سر ریخت
کز این شکفتن گل نیش رفت و نوش آمد

به نقش پیرهن پرنیان بشارت داد
که کوه و بیشه و صحرا پرند پوش آمد

شقایق افسر و سوسن سپاه جاویدان
چمن کتیبه یی از نقش داریوش.....
بازنشر کرده است.
کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست
بیا که نوبت انس است و الفتست ای دوست

دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد
ز بسکه باغ طبیعت پرآفتست ای دوست

مگر تاسفی از رفتگان نخواهی داشت
بیا که صحبت یاران غنیمتست ای دوست

عزیز دار محبت که خارزار جهان
گرش گلی است همانا محبتست ای دوست

به کام دشمن دون دست دوستان بستن
به دوستی که نه شرط مروتست ای دوست

فلک همیشه به کام یکی نمیگردد
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست...
مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...
  • ꧂زهرا ارشدسرای شادی꧁

    سلام دوست مهربانم
    ┊    ┊     ┊     ┊
    ┊    ┊     ┊     🍎
    ┊    ┊     🍎
    ┊    🍎
    🍎
    صبح زمستونی جمعه تون بخیر🕊🍎
    امــیـدوارم سـاعـاتی ممـلو از  🕊🍎
    عشـق و زیبـایی
    دقـایقـی لبـریـز از مـهربـانـی🕊🍎
    و پر از خیر و برکت
    در کنار خانواده و عزیزان🕊🍎
    در انتظارتون باشه
    روزتـان پـراز بهترینها🕊🍎

  • علی محمد.

    سلام روز ادینه شماهم بخیر وخوشی ....
    ممنونم ازتون...

بازنشر کرده است.
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
 
گر ز داغ هجر او دردی است در دل‌های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
 
چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
 
آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم....
بازنشر کرده است.
برای چشم‌هایم
نماز باران بخوان
بغض کرده
ابری ست
اما نمی‌بارد....
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
دلم ز دست تو خون شد، ندانم این به که گویم؟

علاج خود ز که سازم، دوای دل ز که جویم؟

بریخت اشک من آن را که پاره گشت دروغم

برفت آب من آن را که رخنه گشت سبویم.....
بازنشر کرده است.
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
 
گر ز داغ هجر او دردی است در دل‌های ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
 
چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
 
آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم....