elahe

از حکيمی پرسيدند: معني زن چيست؟ با تبّسم گفت: لوحی از شيشه است که.. بیشتر

elahe
۲۰۴ پست
۳ دنبال‌کننده
زن
۱۴۰۲/۰۳/۰۵
ليسانس
دین اسلام
ايران، تهران
طبیعت گردی، مسافرت ،دور همی

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
خرداد
یعنی انتهای کوچه ی بهار
یعنی همان جایی که تو به دنیا آمدی
کاش برای یک بار هم شده
تو را در انتهای این کوچه ملاقات کنم
و تولدت را  چشم در چشمت، به تو تبریک بگویم

پ-ن:
تولدت مبارک الهه ی زیبایی ها
ان شاءا...عمر با عزت همراه با سلامتی و دلی شادو خوش در کنار عزیزانت داشته باشی و تمام آرزوهات برات خاطره ای زیبا و به یاد ماندنی بشن عروسک قشنگم

elahe
مشاهده ۱۰ دیدگاه ارسالی ...
  • Tamanna

    سلام تمنای عزیز و دوست مهربان
    ای حان بسیار عالی
    فدات بشم از این همه لطف و مهربانی
    عزیز دلی


    سلام به روی ماهت الهه جانم
    جانت سلامت عزیزم
    نوش وجود ارزشمندت عروسکم
    زنده باشی به عشق،،،،
    شما هم جانی و هم جانانی الهه ی زیبایی ها

  • Tamanna

    تولدت مبارک الهه جان
    تمنا جان


    جان ِ دل تمنا نازنینم

بازنشر کرده است.
elahe
الهه جان دوست خوبم
خواهر مهربونم
تولدت رو با تمام وجودم بهت تبریک میگم .
انشاالله صد وبیست ساله بشی الهه جان …
ازطرف دوستانت درسرای شادی

مشاهده ۶ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
من در طبیعت وحشی، احساس ارزشمند و آشنایی را درک کرده‌ام که در خیابان‌ها و دهکده‌ها هرگز به ‌آن دست نیافته‌ام. در دشت‌های آرام، به ‌ویژه در مرزهای افق دوردست، انسان شاهد دل‌انگیزترین و باشکوه‌ترین زیبایی‌ها که با سرشت او همگون است، می‌باشد.»
____________________________________
من پیروزم حتی اگر دنیا علیه من باشد

زیرا من زاده خردادم
مشاهده ۳۰ دیدگاه ارسالی ...
  • elahe

    سلام زهرای گل عزیز خودت گلی عزیزم ولی عمرت مثال گل مباد

  • elahe

    ای قصرنشینِ مرمرِ ناب، سلام
    ای گوهرِ یکدانه یِ نایاب، سلام

    حیرت‌زده یِ تراشِ الماسِ تو شعر
    ای بانوی تن شسته به مهتاب، سلام


    به به عالی سلام بر شما دوست با مرام
    چقدر زیبا ِلذت بردم

بازنشر کرده است.
خرداد گل یاس

سفید رفتار دوستانه ای دارید.
رک گو و پر حرف بوده و همین امربه جذابیت شما می افزاید.
مانند گل یاس، همیشه برای زنده کردن یک مجلس و معطر کردن آن حضور دارید.
از رفتار بد دیگران سریع می گذرید. برای رفاقت ارزش زیادی قائلید.
بازنشر کرده است.
عصر دلتنگی اینست که در بهار باشی

و اردیبهشت از دستت برود

و تو هیچ ندانی که خرداد

آذرخش فاصله های دیگریست

که بهار جانم را به تپش رفتن وا میدارد
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
و ۴ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
اینم از اردیبهشت، با همه ی ادعاش تموم شد
حکایت اردیبهشت حکایت بعضی از سریال هاست که هرساله پخش میشه ،اما برای خیلیا همون جذابیت و لذت اول رو داره
یکی باهاش میخنده
یکی دیگه اشک میریزه
بعضی شبهاشو میپسندن و خیلیاهم روزهاشو
خلاصه هرکسی یجوری…
اما از همه اینها که بگذریم هر اومدنی رفتنی هم داره ،
چه زیبا چه زشت
حالا دیگه رسیدم به ماه زیبای خرداد،
آخرین ماه از فصلِ بهار…
اما هیچ فرقی نمیکنه اردیبهشت یا خرداد یا هر اسم دیگه ای
اگه اونی که “باید” کنارت باشه، هر فصلی شروع عاشقانه هاست …

پ-ن۱:
خرداد جان سلام
لطفا : پر از اتفاق های
دوست داشتنی
خبرهای خوب
لحظات شاد
دست های گرم
چشم های مهربان باش

پ-ن۲:
بلاخره فصل پادشاهی من هم رسید
این کلیپ رو خیلی دوست دارم
تمام خصوصیات اخلاقی ِ خردادی ماهی ها رو مو به مو گفته
مخصوصا اونجا که میگه ، نه تنها چشمهای خردادی ماهی ها سگ داره ،
اعصابشون هم سگ داره

خرداد ماهی ها ،تولدتون مبارک
مشاهده ۱۱۹ دیدگاه ارسالی ...
  • Tamanna

    تولدتون مبارک تمنآبانوی عزیز و دوست داشتنی
    بهترین ها نصیب قلب مهربونت😍
    امیدوارم همیشه سالم و در آرامش باشی❤🌹


    سلام ،صبح زیبای بهاریت بخیرو خوشی باراناجانم
    فدای خودت و قلب مهربونت
    یک دنیا ممنون و سپاسگزارم بابت تبریک ارزشمند و دعاهای دلنشینت عروسک قشنگم
    من هم از خدای مهربانتر از مادر و عاشقتر از پدر بهترین ها رو برات آرزومندم

  • Tamanna

    خانم تمنای گرامی

    ِ دل ِ مهر بان تان ، نگهبان ِ بی وقفه ی همه زیبایی های بهار است

    آمدن و بودن ِ قشنگ ِ بهاری تان مبارک
    تولدتان مبارک


    سلام،صبح زیبای بهاریتون بخیرو خوشی جناب درجزی
    یک دنیا ممنون و سپاسگزارم بابت کامنت زیبا و تبریک ارزشمندتون دوست فرهیخته و بزرگوار

و ۲ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
🎂🌳🌺 دوست خرداد ماهی من 🍀🎈امیدوارم شمع عمرت 👑 هزار سال فروزان باشد
🎊🌳 خرداد ماهی جان🎈تَوَلُدِ تَوَلُدِ تَوَلُدِت مُبارَک 🌳🎊🌷
🌿🌺 📷📸 🌷
بازنشر کرده است.
🌹♥️🕊🕊🍃🌹♥️🕊🕊🍃🌹♥️🕊🕊

🌹داستانک

دختری با یک گل سرخ .. .🌺

جان بلانکارد از روی نیمکت برخاست ، لباس ارتشی‌اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می‌گرفتند مشغول شد . او به دنبال دختری می‌گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می‌شناخت ؛ دختری با یک گل سرخ . از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود . از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا ، با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود ، اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشت‌هایی با مداد ، که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد . دست‌خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون‌بین و باطنی ژرف داشت .
در صفحه اول او توانست نام صاحب کتاب را بیابد
: «دوشیزه هالیس می نل
بازنشر کرده است.
: «دوشیزه هالیس می نل»
با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند . برای او نامه‌ای نوشت و ضمن معرفی خود از او درخواست کرد که به نامه‌نگاری با او بپردازد . روز بعد جان سوار کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود . در طول یک سال و یک ماه پس از آن ، آن دو به تدریج با مکاتبه و نامه‌نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند . هر نامه همچون دانه‌ای بود که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می‌افتاد و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد . جان درخواست عکس کرد ولی با مخالفت هالیس روبه‌رو شد . به نظر هالیس اگر جان قلباً به او توجه داشت دیگر شکل ظاهری‌اش نمی‌توانست برای او چندان با اهمیت باشد . ولی سرانجام روز بازگشت جان فرا رسید . آنها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند : «هفت بعد از ظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک»
بازنشر کرده است.
. آنها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند : «هفت بعد از ظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک»

هالیس نوشته بود : «تو مرا خواهی شناخت از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت .»
بنابراین رأس ساعت هفت ، جان به دنبال دختری می‌گشت که قلبش را سخت دوست می‌داشت اما چهره‌اش را هرگز ندیده بود . ادامه ماجرا را از زبان خود جان بشنوید :
زن جوانی داشت به سمت من می‌آمد ، بلند قامت و خوش اندام ، موهای طلایی‌اش در حلقه‌های زیبا کنار گوش‌های ظریفش جمع شده بود ، چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل‌ها بود و در لباس سبز روشنش ، به بهاری می‌مانست که جان گرفته باشد . من بی اراده به سمت او قدم برداشتم ، کاملاً بدون توجه به این که او آن نشان گل سرخ را بر روی کلاهش ندارد . اندکی به او نزدیک شدم . لب‌هایش با لبخند پرشوری از هم گشوده شد ، اما به آهستگی گفت : «ممکن است اجازه دهید عبور کنم؟»
بی‌اختیار یک قدم دیگر به او نزدیک شدم و در این حال میس هالیس را دیدم . تقریباً پشت سر آن دختر ایستاده بود .
بازنشر کرده است.
. تقریباً پشت سر آن دختر ایستاده بود . زنی حدوداً 40 ساله با موهای خاکستری رنگ که در زیر کلاهش جمع شده بود . اندکی چاق بود و مچ پای نسبتاً کلفتش توی کفش‌های بدون پاشنه جا گرفته بودند . دختر سبز پوش از من دور می‌شد ، من احساس کردم که بر سر یک دو راهی قرارگرفته‌ام . از طرفی شوق و تمنایی عجیب مرا به سمت آن دختر سبز پوش فرا می‌خواند و از سویی علاقه‌ای عمیق به زنی که روحش مرا به معنای واقعی کلمه مسحور کرده بود ، به ماندن دعوتم می‌کرد . او آن جا ایستاده بود با صورت رنگ پریده و چروکیده‌اش که بسیار آرام و موقر به نظر می‌رسید و چشمانی خاکستری و گرم که از مهربانی می‌درخشید . دیگر به خود تردید راه ندادم . کتاب جلد چرمی آبی رنگی در دست داشتم که در واقع نشان معرفی من به حساب می‌آمد . از همان لحظه فهمیدم که دیگر عشقی در کار نخواهد بود . اما چیزی به دست آورده بودم که ارزشش حتی از عشق بیشتر بود . دوستی
بازنشر کرده است.
حتی از عشق بیشتر بود . دوستی گرانبهایی که می‌توانستم همیشه به آن افتخار کنم . به نشانه احترام و سلام خم شدم و کتاب را برای معرفی خود به سوی او دراز کردم . با این وجود وقتی شروع به صحبت کردم از تلخی ناشی از تأثری که در کلامم بود متحیر شدم : «من جان بلانکارد هستم و شما هم باید دوشیزه می نل باشید . از ملاقات شما بسیار خوشحالم . ممکن است دعوت مرا به شام بپذیرید؟»

چهره آن زن با تبسمی شکیبا از هم گشوده شد و به آرامی گفت: «من اصلا متوجه نمی‌شوم ! ولی آن خانم جوان که لباس سبز به تن داشت و هم اکنون از کنار ما گذشت از من خواست که این گل سرخ را روی کلاهم بگذارم و گفت که اگر شما مرا به شام دعوت کردید ، باید به شما بگویم که او در رستوران بزرگ آن طرف خیابان منتظر شماست . او گفت که این فقط یک امتحان است . » 

   نوشته ی ( ؟)

🌹♥️
بازنشر کرده است.
گاهی یک نگاه
آنقدر مهربان است که
چشم هرگز رهایش نمی کند،..."""

گاهی یک رفاقت
آنقدر ماندگار است که
زمان حریفش نمی شود....""

و
گاهی یک نفر
آنقدر عزیز است که
قلب رهایش نمی کند...

عصرتون دل انگیز❤️

💐🌼💐💐🌼💐
مشاهده ۵ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
امیدوارم نقاش هستی🌈
از پالت "تقدیر"....
زیباترین رنگ را 🌈
روی بوم زندگیت
نقاشی کند.....

تا "زیباترین"
رنگین کمان 🌈
احساس در
زندگیت شکل
بگیرد دوستان من....🌈

🌸🍃🌸🍃🌸
بازنشر کرده است.
این یکتایی و وحدت است که هر فرد را از فرد دیگری ممتاز می‌نماید و به وجود و هستی او معنا می‌بخشد و در کارهای خلاقانه مانند عشق بشری اثری ژرف بر جای می‌گذارد. وقتی به ناممکن بودن جابجایی افراد با یکدیگر پی می‌بریم، مسئولیت فرد را در برابر موجودیت خود و برای ادامه‌ی آن آشکارا می‌بینیم. فردی که به مسئولیت خویش در برابر یک انسان که مشتاقانه در انتظار اوست، یا در برابر یک کار ناتمام واقف و آگاه شد، «چرایی زندگی» خود را درک کرده است و خواهد توانست تا با هر چگونه‌ای بسازد.