امیر عبادی
۶۲ پست
۹۶ دنبال‌کننده
۵,۳۵۱ امتیاز
مرد، مجرد
۱۳۵۴/۰۲/۱۶
فوق ليسانس
کارمند
دین اسلام
ايران، تهران

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
بهمن ماهیهای عزیز، تولدتون مبارک
مشاهده ۱۰ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
🤪
بازنشر کرده است.
من کجا، باران کجا و راه بى پایان کجا

آه این دل دل زدن تا منزل جانان کجا

اى حریر از شانه هایت ریخته تا راه من

عطر خوبت را بگو آخر کنم پنهان کجا

من غریق رود هاى خفته در نام توام

مرغ دریایى کجا و بیم از طوفان کجا

هرچه کوی ات دورتر، دل تنگ تر، مشتاق تر

در طریق عشقبازان مشکل آسان کجا

کاتبان گفتند شب، تکثیر گیسوى تو است

نور خورشید انعکاس چشمه ى روى تو است

بى قرار دیدنت این خاک باران خورده است

خواب چشمان مرا امشب خیالت برده است
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
و ۲ کاربر دیگر بازنشر کرده‌اند.
🌹سلام و عرض ادب و احترام حضور دوستان کلیکی عزیز🌹


مسابقه مسابقه
بهترین و یا خنده دار ترین خاطره خود را
منحصرا فقط از ساعاتی که در کلیکی ها هستین
در قالب ویس (فایل صوتی )
یا
متن و نوشتاری
تا تاریخ ........1401/2/22
ارسال کنید🌹به پیج شخصی من لطفا🙏
به بهترین ارسالها شارژ کیف پول اهدا میشه
مشاهده ۱۲۶ دیدگاه ارسالی ...
غار قوری قلعه ( یا قوری قه لا به زبان کردی)
جاده روانسر به پاوه، استان کرمانشاه
بازنشر کرده است.
محض اینکه بعدا بخودمون نگیم لال بودیم :

وقتی سرلشکر مهدی باکری فرمانده نام‌آور لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جمله‌ای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفته ام متأثر شده است.
خاک بر سرت مهدی آدم شده‌ای که بیت‌المال را به زیر پایت انداخته‌اند؟

خاک را بخیسانیم و بر سر آن دسته از مسئولانی بریزیم که نان خون اینها را میخورند و . . .
ای که تو ماه آسمان ماه کجا و تو کجا

در رخ مه کجا بود این کر و فر و کبریا

جمله به ماه عاشق و ماه اسیر عشق تو

ناله کنان ز درد تو لابه کنان که ای خدا

سجده کنند مهر و مه پیش رخ چو آتشت

چونک کند جمال تو با مه و مهر ماجرا

آمد دوش مه که تا سجده برد به پیش تو

غیرت عاشقان تو نعره زنان که رو میا

خوش بخرام بر زمین تا شکفند جان‌ها

تا که ملک فروکند سر ز دریچه سما

چون که شود ز روی تو برق جهنده هر دلی

دست به چشم برنهد از پی حفظ دیده‌ها

هر چه بیافت باغ دل از طرب و شکفتگی

از دی این فراق شد حاصل او همه هبا

زرد شدست باغ جان از غم هجر چون خزان

کی برسد بهار تو تا بنماییش نما

بر سر کوی تو دلم زار نزار خفت دی

کرد خیال تو گذر دید بدان صفت ورا

گفت چگونه‌ای از این عارضه گران بگو

کز تنکی ز دیده‌ها رفت تن تو در خفا

گفت و گذشت او ز من لیک ز ذوق آن سخن

صحت یافت این دلم یا رب تش دهی جز
بازنشر کرده است.
بازار جوانرود، استان کرمانشه. همه دارایی پیرمرد برای کسب روزی حلال
مشاهده ۱۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
روستای هجیج، استان کرمانشاه، پاوه
مشاهده ۱۹ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
روز معلم بر همه معلمین عزیز مبارک
بازنشر کرده است.
اردیبهشت ماهیهای عزیز، تولدتون مبارک
از دوستان کلوب کسی اینجا هست؟