آخر خط
۴,۱۳۵ پست
۲۵۱ دنبال‌کننده
۷,۳۱۳ امتیاز
مرد، مجرد

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.

این روزا دیگه نمیدونم
بینِ من و اتاقم ، کدوممون بهم ریخته تریم !!

بازنشر کرده است.
﮼بغلت‌معجزه‌ی‌عمرِمنه.
بازنشر کرده است.
آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه . . .
یکی باشه همیشه تحویلش بگیره ، بگیرتش تو بغل !
امضا هم بده که تحویل گرفته شده و پس گرفته نمی شود . . .
بازنشر کرده است.
دوام نمی آورم سردی پاییز امسال را . . .
باید کوچ کنم به قشلاق آغوشت !
بازنشر کرده است.
یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنکهای یکدیگر را بترکانید هر کس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است مسابقه شروع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم

سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت «من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که اینچنین هم شد ما انسانها رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم میتوانیم با هم بخوریم با هم رانندگی کنیم با هم شاد باشیم پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟»
بازنشر کرده است.
اگه کسیو دوست دارید،اگه دلتنگشید برید بهش بگید.شهر بوی مرگ میده.
بازنشر کرده است.
هوا به ‌صورت آزاردهنده
و بغل ‌طلبانه‌ای سَرد شده:
)
بازنشر کرده است.
حس کسیو دارم که بیداره ولی دلش خواب میخواد
خیلی سخته
بازنشر کرده است.
_مامانم: سفره دلتو برای کسی باز نکن
سفره دل من توی مجازی:
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
گفت چرا چشمش را بستی؟
گفت: برای اینکه خیال کند در مسیر راست حرکت می‌کند.
چرا زنگوله بستی؟ گفت برای اینکه اگر ایستاد متوجه شوم.
گفت اگر ایستاد و سرش را تکان داد که صدای زنگوله بیاید چه؟ گفت بیا برو گمشو خر ما از این کلک‌ها بلد نیست. یادش نده!
بازنشر کرده است.
احتمالن خدا ترس از ارتفاع داره كه اين پايين و اصن نگا نميكنه
بازنشر کرده است.
من همیشع از پسرایی کع ماماناشون واسع شون زن میگیرن متنفر بودم
ولی امروز کع توی خیاطی یع مامان ِ بِشِم گفت عزیزم میتونم شمارع ت رو داشدع باشم باسع عمر خیر اصن بهم بر نخورد چراا
مشاهده ۵۵ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
|•پسر
کی حوصله داره
این زندگی رو ۴۰-۵۰ سال دیگه هم ادامه بده
بازنشر کرده است.
زن‌ها را از رقصیدن منع کردند،
از آواز خواندن،...
از عاشقی کردن،...
بوسیدن،
خندیدن.
زن‌ها در پیله‌هایِ خود فرو رفتند...
و از تنهاییِ بسیار شاعر شدند...
و در شعرهایشان وحشیانه....
رقصیدند،...
آواز خواندند،...
عشق ورزیدند،...
بوسیدند،...

اما "خنده" نه؛
فقط گریستند...!

- بانو سیمین بهبهانی
بازنشر کرده است.
افسار شتر بر دم خر بستن !

نقل است ساربانی در آخر عمر خود،
شترش را صدا می‎زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از شتر حلالیت می طلبد. یکایک آزار و اذیت‎هایی که بر شتر بیچاره روا داشته را نام می‎برد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر می‎شمرد و می‎پرسد آیا با این وجود مرا حلال می‎کنی؟

شتر در جواب می‎گوید همه اینها را که گفتی حلال می‎کنم، اما یک‎بار با
من کاری کردی که هرگز نمی‎توانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.

ساربان پرسید آن چه کاری بود؟

شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیت‎ها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید!

ضرب‎المثل معروف "افسار شتر بر دم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه افرادی نالایق بدون داشتن تخصص، تحصیلات، تجربه، شایستگی و شرایط متصدی پست و مقامی شوند.