آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه . . .
یکی باشه همیشه تحویلش بگیره ، بگیرتش تو بغل !
امضا هم بده که تحویل گرفته شده و پس گرفته نمی شود . . .
دوام نمی آورم سردی پاییز امسال را . . .
باید کوچ کنم به قشلاق آغوشت !
یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنکهای یکدیگر را بترکانید هر کس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است مسابقه شروع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم
سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت «من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که اینچنین هم شد ما انسانها رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم میتوانیم با هم بخوریم با هم رانندگی کنیم با هم شاد باشیم پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟»
اگه کسیو دوست دارید،اگه دلتنگشید برید بهش بگید.شهر بوی مرگ میده.
هوا به صورت آزاردهنده
و بغل طلبانهای سَرد شده:)
حس کسیو دارم که بیداره ولی دلش خواب میخواد
خیلی سخته
_مامانم: سفره دلتو برای کسی باز نکن
سفره دل من توی مجازی:
گفت چرا چشمش را بستی؟
گفت: برای اینکه خیال کند در مسیر راست حرکت میکند.
چرا زنگوله بستی؟ گفت برای اینکه اگر ایستاد متوجه شوم.
گفت اگر ایستاد و سرش را تکان داد که صدای زنگوله بیاید چه؟ گفت بیا برو گمشو خر ما از این کلکها بلد نیست. یادش نده!
احتمالن خدا ترس از ارتفاع داره كه اين پايين و اصن نگا نميكنه
|•پسر
کی حوصله داره
این زندگی رو ۴۰-۵۰ سال دیگه هم ادامه بده
زنها را از رقصیدن منع کردند،
از آواز خواندن،...
از عاشقی کردن،...
بوسیدن،
خندیدن.
زنها در پیلههایِ خود فرو رفتند...
و از تنهاییِ بسیار شاعر شدند...
و در شعرهایشان وحشیانه....
رقصیدند،...
آواز خواندند،...
عشق ورزیدند،...
بوسیدند،...
اما "خنده" نه؛
فقط گریستند...!
- بانو سیمین بهبهانی
افسار شتر بر دم خر بستن !
نقل است ساربانی در آخر عمر خود،
شترش را صدا میزند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از شتر حلالیت می طلبد. یکایک آزار و اذیتهایی که بر شتر بیچاره روا داشته را نام میبرد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر میشمرد و میپرسد آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟
شتر در جواب میگوید همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با
من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.
ساربان پرسید آن چه کاری بود؟
شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیتها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید!
ضربالمثل معروف "افسار شتر بر دم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه افرادی نالایق بدون داشتن تخصص، تحصیلات، تجربه، شایستگی و شرایط متصدی پست و مقامی شوند.