کاش همه تون میمردین ولی من این روزها رو نمیدیدم:/
دلتنگی هم مثل قاتل های سریالی همه ش در حال تعقیب آدمیزاده یه لحظه غفلت کنی خفتت میکنه.
تکه تکه ت میکنه هر تکه ت رو میندازه تو یه سگدونی پر از کصافط و لجن
_هیچ وقت نمیخواستم این جوری بشه
_کاش قوی تر و باهوش تر بودی
چه موجود عجیبی در حالی که زل زده بود به مانیتورش یه لحظه به این فکرد کرد نکنه بعد از این همه سال توسط عزیزش فراموش شده باشه و هیچ در یادش نباشد
برا چند لحظه تصویر رو به روش تیره و تار شد.
_داری چه کار میکنی؟
+دلتنگی
_دلتنگی ام شد کار:/
این جواب دادن یه بیشعوری خاص خودش رو میخواست بزنم به تخته اصلا فرقی نکردم
تو این سال های گذشته این گشتن ها تو مجازی این خواب ها همه ش برا فرار بوده .
از چی فرار میکنی؟ چرا بلد نمیشی بجنگی؟
هدفتون از اینکه بوس نمیدین چیه؟
خواهر زاده ام ابله مرغون گرفته .یه چندتا چیز میز گرفتم رفتم دیدنش.اولش بلند بلند بهش خندیدم و مسخره اش کردم یه ساعتم باهاش بازی کردم امدم خونه.
صورتش مثل خورشید شده بود مستقیم نمیشد بهش نگاه کنی
به خواهرم میگم بچه هات شب اداری ندارن.میگه خیلی کم.
گفت یه سه شب بود پسرم رخت خوابش رو خیس میکرد.شب چهارم وقتی که شیره ی خواب بود گفتم آقای بلالی(ناظم مدرسشون) همون جوری خواب الود تا اسمش رو شنید بلند شد سیخ ایستاد.
قبلا دیده بودم ناظم مدرسه با بچه ها بد رفتار میکنه و اونا رو میترسونه فهمیدم قضیه از کجا آب میخوره.
فرداش رفتم مدرسه گفتم بچه ام رو ترسوندین شب اداری گرفته .از وقتی دوسالش بود و از پوشک گرفتمش اصلا همچین موردی نداشته .گفتن از کجا میدونی ما ترسوندیمش گفتم شیره ی خواب بود تا اسم شما رو گفتم از جاش پرید و سیخ ایستاد.
بیاین همدگیر و بغل کنیم هیچ کسی از فردای خودش خبر نداره.مبادا بعدا حسرت بخوریم
(فقط دخترا)
این حس رو دارم که زندگیم مثل آهنگ های جلال همتی سخیف مشمئز کننده است
آخر خط
آرش 1345
💙ســــــ🌺ـــــــلام 💙
️🌷
🍎وقتتون بخیر و شادی