یک دوسه بوسه کرم کن چاره درد مرا
نازک است آن لب نمی آزارم از پنج و ششت
جامی
می کند هر دم دل بیهوشم آن لب ها هوس
مست رفت از دست و دارد همچنان ذوق شراب
جامی
وعده یک بوسه بود و ده دشنام
لبت آن یک نداد وین ده گفت
جامی
خدا رو شماها رو بوسه های دمادم مبتلا کند.
دمادم"پیاپی,پیوسته ,یک ریز, در هر نفس, در هر لحظه"
لبت هست آتشین لعلی که هرگاه
خیال بوسه بندم لب بسوزد
جامی
لبت مهر سلیمان است و بر وی اسم اعظم خط
اجازت ده خدا را تا ببوسم بهر تعظیمش
جامی
تو را گر در حق یاران بود اندیشه قتلی
به حق دوستی یارا که با آن نیز هم یارم
جامی
زارم از فرقت شیرین دهنی نوش لبی
چاره وصل است برانگیز خدایا سببی
جامی
کام عیشم تلخ شد زین گریه های آشکار
زان لب شیرین کرم کن خنده پنهانیی
جامی
تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست
با دل سوخته و دیده تر خواهم زیست
جامی
دیدنش عید است و عیدی بوسه دادن بر لبش
ای خدا زین عید و عیدی کام مشتاقان برآر
جامی
جام می زهر شود در دل ما بی لب تو
زهر خوردن به از این جام می آشامی ماست
اهلی شیرازی
مستم کن از لب کانچنین صبح قیامت شد مرا
دانی که در صبحی چنین مستی به از هشیاری است
اهلی شیرازی
آخر خط
reza
والا شعرهای دیگه هم گفته تو گیره سه پیچ دادی رو لبو بوسه هاش ..