من شبیه کوهـم امّا از وسـط تا خورده‌ام
تو تصوّر می‌کنی چوبِ را خورده‌ام

نه خیال بد نکن، چوب این گونه نیست
من هر آن چه خورده‌ام از دست دنیا خورده‌ام

از من رد نشو ای سنگدل، قدری بایست
من همان فرشِ گران سنگم فقط پا خورده‌ام

قطره‌ام امّا هزاران رودِ جاری در من است
غرق در دلشوره‌ام انگار دریا خورده‌ام

دائما در حال تغییرم ، بپرس از آینه
بارها از دیدنِ تصویر خود جا خورده‌ام ...

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.