من يك زنم
هيچ گاه جدای از نيازت تماشايم كردی ؟؟؟؟
من زنم !
همانقدر ظريف كه گاه دوست دارم به يكی تكيه كنم ،
كه گاه ناتوانی ام هم عشوه ای زنانه می شود
اما هر بار كه لازم بود شانه های ظريفم بار مردانه ات را به دوش كشيد
گاهی نان آور خانه ات شدم، گاهی مونس تنهايی ات
و گاه مادرانه مهر می ورزيدم آنگاه كه خود كودكانه می خواستمت
آرامشی را به تو هديه می دادم كه شايد خود از آن سهمی نداشتم
هميشه با تو همراه بوده ام ، اما كی خودم بودم ؟؟؟
كی برای خودم زيستم ؟؟؟؟
هميشه همانی بودم كه تو خواستی، اما تو هميشه اول بودی حتی اول تو را آفريدند.
خرده نگير
من حتی حقم را مطالبه نمی كنم
هميشه مظلوم بوده ام تا تو به قدرت مردانه ات ببالی