یكی از كرامات شاه نعمت الله ولی این بوده كه گفته اند لقمه حرام از گلوی سید پایین نمی رود. امیر تیمور برای آزمایش این امر، خان سالار خود را امر نمود كه از ممر حرام طبخی برای سید ترتیب دهند. خان سالار به درب دروازه رفته می بیند پیر زنی، بره ای به همراه دارد به زور و ستم از او می گیرد و با همین بره طعامی ترتیب می دهد و در حضور امیر به خدمت سید می آورد و سید تناول می كند.

امیر میپرسد حلال بود یا حرام. گفت بر من حلال و بر شما حرام، امیر با غضب جریان به دست آوردن بره را میپرسد تا حقیقت بر او معلوم شود. در همین موقع پیرزن برای شكایت و داوری از سرقت بره اش نزد امیر می آید و میگوید پسرم به سرخس رفته بود و من از سلامتی او نگران بودم شنیدم كه نعمت الله به هرات آمده نذر كردم اگر پسرم به سلامت باز آید این بره را به جهت سید ببرم.... آرامگاه شاه نعمت الله ولی در کرمان