این که بستی و شکست آن عهد پیمان، درد دارد
این که هستی در پی تحلیل و برهان، درد دارد
فکر کردم مرهمی بر زخم هایم می گذاری
این که پاشیدی نمک را لای زخمان، درد دارد
بر سر این سفره بودیم، لقمه ای نان و نمک بود
این که خوردی و شکستی این نمکدان، درد دارد
نیش عقرب گر خوری ، از طبع ذات است
این که خنجر میخوریم از دوستداران، درد دارد
درد ما را نیست درمان, نیست پایان الغیاث*
این که تو هستی طبیب و خط درمان، درد دارد
شدهام مثل انسانهای اولیه ... !
دوستت دارم
اما نمیدانم
به چه زبانی به تو بگویم ... !
شعر می گويم برايت، اين ازآن همواره هاست
از تو می گويم، اتاقم غرق كاغذ پاره هاست
؛
ناگهان می خواهمت ديوانه وار از هر جهت
فرق عشق و عقل گاهی در همين يكباره هاست
؛
از تو ممنونم كه جانم را به لب آورده ای
كار دنيا جان به لب آوردن بی چاره هاست
؛
صبر كردم تا بيايی چشم تو مستم كند
غافل از اينكه خماری قسمت مِيخواره هاست
می خواستم جهان را به قواره ی رویاهایم در آرم ، رویاهایم به قواره ی دنیا درآمد.
عزّت شاه و گدا زیرِ زمین یکسان است
می کند خاک برای همه کس جا خالی..
همچو سنگ ساحلی با خشم دریا زیستم
هر نفس با حسرت دیدار فردا زیستم
اهتزاز پرچمی ماندم به بام انتظار
سال ها در تندباد دشت رویا زیستم
پشت باورهای شهرم جز خزان، خوفی نبود
برگ ریزانِ درونم را شکیبا زیستم
با جنونم قرن ها صحرا نیستانی نواخت
نشئه نشئه، پُر عطش، صحرا به صحرا زیستم
اینک از پشت قرونی منجمد برخاستم
گرچه می دانم بسی در فکر احیا زیستم
غافلم، آیا چه شد؟ فردا نیامد؟ یا گذشت؟
خود چه کردم؟ خواب ماندم؟ مُرده ام؟ یا زیستم؟
من کجا
هجر کجا،
ای فلکِ بی انصاف
؛
به همین داغ
بسوزی ،
که مرا سوخته ای!
سال نو مبارک
سال خوبی را برای همه از خداوند منان خواهانم و خواستارم
ولادت با سعادت حضرت صاحب الزمان(عج) بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد.
حضرت مهدی (عج):
برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید، زیرا همین دعا کردن، فرج و گشایش شماست.
(الاحتجاج طبرسی ج۲ ص۴۷۱)
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج وَالْعافیَةَ وَالنَّصْر واجْعَلْنَا مِنْ اَنْصٰارِهِ وَ اَعْوٰانِهِ