دل و جان بردی؛ اما نشدی یارم!
با ما بودی؛ بی ما رفتی
چون بوی گل به کجا رفتی؟
تنها ماندم، تنها رفتی
چون کاروان رود؛ فغانم از زمین بر آسمان رود!
دور از یارم؛ خون میبارم
فتادم از پا به ناتوانی؛ اسیر عشقم چنان که دانی
رهائی از غم نمیتوانم!
تو چاره ای کن؛ که میتوانی
عید بزرگ غدیر بر شیعیان مولی علی (ع) مبارک
سلام صبح بخیر و شادی ، لحظه هایتان سرشار آرامش و دلخوشی امیدوارم امروز❣ خدا سرنوشتی دوستداشتنی زندگی پراز عشق روزی فراوان و لبی خندان ودلی مهربون.
ساقی امشب راحت جان می دهد
هر چه خواهی از کرم آن میدهد
گردش چرخ فلک بر کام ماست
حاجتت شاه خراسان می دهد.
"میلاد با سعادت امام رئوف امام هشتم بر همگان مبارک .
آنچنان با یاد نامت بردهام خود را زیاد
ڪز فراموشی نمیآید به یادم نام خویش
حاملهٔ فراق شد، باکرهٔ وصالِ من...!
از بوسه ای که با تو نداشته ام لب هایم دائماً در آتش اند.
ناز چشمان تو وامروز و فردا کردنت
میکشد آخر مرا این پا وآن پا کردنت
میپسندی بی تو بنشینم در آتش روز وشب
یا که یادت رفته با عاشق مدارا کردنت
میدهی دلتنگی ام را در شب مستی به باد
غنچههای باغ لبها را شکوفا کردنت
هر کجا باشد دلم را با تو تقسیم میکنم
خوش ندارم بیش از این اینجا و آنجا کردنت
گرچه رسوای توام ناچار بنشین با دلم
تا ببینی نیستم در بند رسواکردنت
چشمهایم را بدست آور نگاهم را ببین
سرد مهریهاست حتی در تماشا کردنت.
ما را در سیرک، با نان و خنده سرگرم کردند! . . .
ای دل ساده که در خاطرههایت ماندی
همه رفتند، تو اما سر جایت ماندی
دیگران با دل خوش از سفر خاطرهها
بازگشتند و تو در حال و هوایت ماندی
همه یک عمر اگر عهد شکستند، چرا
همه عمر سر عهد و وفایت ماندی؟
عشق یعنی نرسیدن؛ چمدان را بردار
همه رفتند؛ تو تنها سر جایت ماندی
*اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا سَأَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصَّالِحُونَ ، وَأَعُوذُ بِكَ فِيهِ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الصَّالِحُونَ*
تقبل الله اعمالکم
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات ، عید سعید فطر بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد.
ای عاقلان دیوانهام زنجیر زلف یار کو
بر شعلهای شوق دل پروانهام دلدار کو
دل مست او جان مست او تن هم سرا پا مو بمو
در جملهٔ ذرات من یکذره هشیار کو
تقویم عمر ماست جهان هر چه می کنیم
بیرون ز دفتر کهن سال و ماه نیست
سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی به خلق
در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست
شب احیاست خداوندا گناهانم را ببخش و به من توفیق بندگی صالح بده
و در این شب سرنوشت مرا خط به خط زیبا و خوش بنویس به حرمت مولی علی علیه السلام
امشب اگـر سجاده باز کردی دعایم کن
بساط گـریـه در خلوت بپـا کردی دعایم کن
دلت دریاست میدانم که پیشش آبرو داری
نشستی با خدای خود صفا کردی دعایم کن
کسی این گوشه ی دنیاست محتاج دعای تو
به تسبیحت اگـر ذکـر خدا کردی دعایم کن
پر از حرف و پر از دردم، به رسم عاشقان ای دوست
دلت لرزید و یادی هم ز ما کردی دعایم کن
خدا را زیر لب امشب صدا کردی دعایم کن
بی دلیلِ بی دلیلِ بی دلیلِ بی دلیل
من شدیداً خسته از هر بحثِ استدلالی ام
مثلِ نَعلِ اسب ها در زیرِ پا افتاده ام
با همه افتادگی تندیسِ خوش اقبالی ام
غرق خواهد شد کسی که سَخت "مَن ، مَن" میکند
بطریِ بر رویِ آبم چون که از خود خالی ام